هفتاد و دومین شماره فصلنامه «نقد و بررسی کتاب تهران» با پرونده ویژه مشروطه منتشر شد.

 

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، بخش مقالات این مجله با این مطالب همراه است: «تاج شاهپور اول ساسانی بر فرش» نوشته علی حصوری، «یادی از استاد براتعلی فدایی هروی» نوشته منوچهر برومند، «سیمای حافظ پزشک‌زاد» درباره کتاب «حافظ ناشنیده‌پندِ» ایرج پزشکزاد، نوشته جمشید ارجمند، «گفتن از نیما» (ضرورت گفت‌وگو با گذشته) نوشته مهدی عَصاره، «مروری بر تاریخ تشکل‌ نیروهای نظامی نوین در ایران» نوشته مسعود محمدی خبازان، «بررسی مفاهیم ارزشمند «صلح و دوستی» در کتاب «برادری انسان‌ها»» نوشته علی قنبریان و منصور رشیدی و «ناگهان معجزه‌ای اتفاق افتاد» نوشته بیژن نامور.

در بخش «نام بعضی نفرات» هم از «هوش آذر آذرنوش» یاد شده است و در بخش «خاطرات فرهنگی نیز» مطالبی از سیروس پرهام و فرید جواهر کلام با عنوان‌های «گلدان هم آب می‌خواهد!» و «تعبیر خواب» درج شده است.

شعرهایی از مهرانگیز رساپور، رهی معیری، محمد رفیع، شهرام‌ امیرپور و فاضل ‌نظری در بخش شعر این شماره از «نقد و بررسی کتاب تهران» چاپ شده است.

پرونده ویژه این شماره با عنوان «مشروطیت، شکست یا پیروزی؟» نیز با این مطالب همراه است: «قانون‌گریزی، و طبیعت آدمی‌زاد!» نوشته محمد استعلامی، «از بیداری تا مشروطه» نوشته کامیار عابدی، «شبه نشریه قابل احوال» نوشته سید فرید قاسمی، «انقلاب مشروطه انقلاب فئودالی نبود!» به قلم همایون کاتوزیان، «نقش انگلیس و روس در ناکامی جنبش مشروطه» نوشته علی برزگر، «نگاه فرنگی به روزهای انقلاب مشروطیت» و «درایت و انصاف وشرایط زمانی و مکانی».

«رکابزنان به سوی سمرقند و بخارا» نوشته عباس رزاقی در بخش سفرنامه این شماره منتشر شده است.

«کهنه کتاب‌ها»، «کتاب‌های فارسی»، «معرفی کوتاه»، «کتاب‌ها و نشریه‌های تازه»، «کتاب‌های خارجی»، «داستان»، «عکس‌نوشت»، «گزارش‌ها» و «خواندنی‌ها و نکته» از دیگر بخش‌های این فصلنامه هستند.

هفتاد و دومین شماره از «نقد و بررسی کتاب تهران» با صاحب‌امتیازی و مدیرمسئولی هرمز همایون‌پور در ۱۸۴ صفحه و با قیمت ۵۰ هزارتومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...