کتاب «‌‫ایران و آمریکا» نوشته «جان قزوینیان»، روزنامه‌نگار و مورخ ایرانی‌آمریکایی به‌عنوان یکی از 100 کتاب در خور توجه روزنامه نیویورک تایمز انتخاب شده است.

ایران و آمریکا؛ تاریخ یک رابطه»  [America and Iran : a history, 1720 to the present] نوشته‌ جان قزوینیان [John Ghazvinian]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در معرفی ویراستاران بخش کتاب روزنامه نیویورک تایمز از کتاب «ایران و آمریکا؛ تاریخ یک رابطه»  [America and Iran : a history, 1720 to the present] نوشته‌ جان قزوینیان [John Ghazvinian]  آمده است که این کتاب روابط طولانی و پرآشوب میان ایالات متحده و ایران را با روایتی روان و لطیف و آکنده از حکایات تلخ تصویر کرده و نشان می‌دهد که «تضاد میان آمریکا و ایران کاملا غیرضروری است.»

قزوینیان مدیر موقت مرکز خاور میانه در دانشگاه پنسیلوانیا در فیلادلفیا است. قزوینیان که در ایران زاده شد در لندن و لس آنجلس بزرگ شد. او هم اکنون در فیلادلفیا زندگی می‌کند. قزوینیان همچنین برای فصلنامه نیشن، نیوزویک، جی کیو و ویرجینیا می‌نویسد. این کتاب در ایران با ترجمه محسن عسکری‌جهقی و به همت نشر نیماژ منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...