گناهان یک ملت | الف


اگرچه جنگ جهانی اول با بهانه قرار دادن ترور یک شاهزاده آغاز شد، اما اغلب طرف‌های مهم درگیر در آن چندان برای شرکت جستن در آن بی‌رغبت نبودند. شاید باورش سخت باشد اما در آغاز بیشتر سربازان هم خوش و خرم بودند با این تصور که سر سال نشده به خانه‌ها برمی‌گردند و کریسمس را در کنار خانواده با خاطره‌گویی خواهند گذراند.

 کارل یاسپرس [Karl Jaspers] مسئله تقصیر» [Die Schuldfrage]

از نظر اهل سیاست این چنین جنگی می‌توانست احیا کننده ارزشهای رو به زوال در جهان مدرن، همانند حب وطن و میراث ملی باشد. اما این تصورات جملگی باطل از کار درآمدند وقتی به جنگی فرسایشی و چند ساله بدل شد با شمار کشتگانی که تا آن روزگار در هیچ جنگی همانندش دیده نشده بود. سرانجام اینکه جنگ جهانی اول خود به یکی از عناصر شتاب‌دهنده‌ی همه گیر شدن دستاوردهای جهان مدرن بدل شد. با پایان یافتن جنگ جهانی اول اگر چه طرف آلمانی طی قرارداد ورسای موظف به پرداخت غرامت شد، اما این مسئله نه به دلیل مقصر شناخته شدن آلمان به عنوان آغاز کننده جنگ که به دلیل بازنده بودن این کشور در پایان آن بود.

اما جنگ جهانی دوم حکایت دیگری داشت. این بار آلمانی‌ها بودند که یک‌جانبه و با اشغال لهستان جنگ را آغاز کردند و سپس به دامنه تجاوزهای خود افزودند. رفته رفته کل اروپا در آتش جنگ گرفتار آمد و پای کشورهایی از قاره‌های دیگر هم کشیده شد. آلمانی‌ها این بار نیز شکست خوردند، با این تفاوت که هم بازنده بودند و هم آغازکننده جنگ؛ تاوان آنها به مراتب سنگین‌تر از گذشته بود. برای این ملت شکست خورده، کشوری ویرانه برجای مانده بود که فاتحان شرقی و غربی آن را به دوپاره تقسیم کرده بودند.

اما برای به‌پا خاستن دوباره این ملت نیازمند شرایطی ویژه بود که ذهن اندیشمندانی بزرگ آلمانی را به خود مشغول کرده بود. کارل یاسپرس [Karl Jaspers] یکی از آنها بود. یاسپرس کتاب «مسئله‌ی تقصیر» [Die Schuldfrage] را زمانی که پرده از کل جنایات رژیم نازی آلمان برداشته شد، به چاپ رساند. تمام تلاش وی در این کتاب معطوف به آن است که هموطنانش را به پذیرش مسئولیت و تقصیر در قبال فجایع به وقوع پیوسته، کشف ریشه‌های آن و در نهایت پالایش دعوت کند...

یاسپرس معتقد بود که در این ماجرا نه یک فرد نه حتی یک دولت یا جریان همانند سوسیال ناسیونالیست‌های آلمانی بلکه یک ملت یعنی کل آلمان مقصر بود. این به طور کامل واقعیت خود را نشان می‌دهد که توجه داشته باشیم که هیتلر از دل یک انتخابات دموکراتیک به قدرت رسید و با حمایت آلمانی‌ها بود که او در مقام رهبر و پیشوا موتور جنگ جهانی دوم را روشن کرد.

یاسپرس معتقد بود که آلمان در آینده‌ای که پیش رو دارد، نیازمند رهایی و پالایش از حس تقصیری‌سن که گریبان روح این ملت را گرفته و زمانی فرد از تقصیر و حس گناه خلاصی می‌یابد كه به مدد فرآیندی درونی به پالایش خویش بپردازد. واژه كلیدی برای این پالایش، تواضع است. تواضع باید جزو ‌ذات فرد شود. یاسپرس برای اینکه مفهوم تواضع مورد اشاره خود را به شکلی مستدل ارائه کند از مهمترین فیلسوف آلمانی یعنی هگل و کتاب «پدیدار شناسی روح» او بهره می‌گیرد. در واقع او از این مسئله، مدلی خودتنبیه‌ای برای پالایش مورد نظر خود که آلمانی‌ها نیازمند آن بودند می‌سازد.

چنین هدفی پایه و اساس درس گفتارهایی که یاسپرس در سال ۱۹۴۶ آن را منتشر کرد. کتابی که اینک با عنوان «مسئله تقصیر» با ترجمه فریده فرنودفر و امیر نصری به همت نشر چشمه منتشر شده و نخستین مجلد از مجموعه‌ای‌ست که این ناشر تحت عنوان تردید منتشر می‌سازد علاوه بر مقدمه سودمند مترجم، خود کتاب از این سرفصل‌ها تشکیل شده است. «در آمدی بر درس گفتار درباب وضعیت فکری آلمان»، «مسئله تقصیر»، «مسائل آلمان»، «تمایزگذاری تقصیر آلمانی‌ها»، «طرق ممکن برای عذر خواهی» و «پالایش خود».

اندیشمندان و صاحب نظران آلمانی در قبال فاجعه‌ای همانند هیتلر و حزب نازی مواضع گوناگونی اختیار کردند گذشته از کسانی که همانند هایدگر که با فاشیسم همراهی کردند، برخی همانند یاسپرس مواضع انفعالی داشتد. یاسپرس و برخی دیگر از این اندیشمندان در اواسط دهه سی، چندان هیتلر و جریان برآمده از آن را جدی نمی گرفتند، این مسئله در تصورات بسیاری سیاست مردان جهان نیز وجود داشت اما به یکباره زمانی رسید که این جریان به طوفانی ویرانگر و مهارناپذیر بدل شد. که همراهی اکثریت غریب به اتفاق مردم آلمان را به همراه داشت.

به هر روی در این کتاب یاسپرس تمام کوشش خود را بکار می‌برد که آلمانی به درکی درست درباره فاجعه به وقوع پیوسته و همچنین پذیرش مسئولیت در قبال آن بکار برده. چرا که آلمان برای جبران و بدست آوردن جایگاه خود در آینده، نیازمند درک درست از وضعیت و شرایطی بود که در آن قرار داشت.

از چنین منظری کتاب حاضر اثری ست که تصویری دقیق از فاشیسم و نتایج آن ارائه می‌کند. یاسپرس از منظری نو جنگ جهانی و تاثیرات آن را مورد بررسی قرار داده است. ویژگی کتاب او از این جهت است که نگاهی‌ست از درون، به عنوان یک آلمانی که اگر چه با فاشسیم همراه نبوده اما به عنوان جزئی از آن ملت کوشیده به درک واقعیت و پذیرش اشتباه و گناه بپردازد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...