تصحیح غلامحسین یوسفی از کتاب «قابوس نامه» به چاپ بیست و یکم رسید.

تصحیح غلامحسین یوسفی از کتاب «قابوس نامه

به گزارش کتاب نیوز، عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس، مردی فرزانه و خردپیشه بود که علاوه بر حاکمیت خاندانش بر مناطق شمال ایران به خصوص گیلان، دیلمان و طبرستان، خود نیز فرمانروایی دانا و آگاه به علوم زمانه بود. «قابوس نامه» یکی از مشهورترین تالیفات اوست، که به عنوان راهنمایی برای پسرش گیلانشاه نگاشته شده است.

«قابوس نامه» یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است که با پند و اندرزهای گرانبها از نصایح ایران باستان، بر مواردی نظیر اعتدال، مدارا، اهمیت خرد، تربیت صحیح فرزند، آداب زندگی، راه و رسم ممکلت‌داری و لشکرکشی و پرداختن به دانش و هنر تاکید دارد.

این کتاب در قرن پنجم هجری (یازدهم میلادی) به زبان فارسی نوشته شده و در ۴۴ فصل به موضوعات گوناگونی پرداخته است.
تنوع موضوعات کتاب، و فواید فراوانی که از مطالعه‌ی آن‌ها، به خصوص از نظر تحقیق در اوضاع و احوال اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، دینی، علمی و ادبی آن عصر حاصل می‌شود، چنان بر اهمیت کتاب می‌افزاید که شایسته است با شادروان ملک الشعرای بهار هم داستان شده، آن را (مجموعه تمدن اسلامی پیش از مغول) بنامیم.

این نسخه از کتاب «قابوس نامه» برای نخستین بار در سال1345 شمسی و به اهتمام و تصحیح غلامحسین یوسفی به چاپ رسیده است. او یکی از معروف‌ترین نویسندگان و مصححان ایرانی است که بیشتر در زمینه تحقیق و تدوین کتاب‌های تاریخی و فرهنگی فعالیت دارد. یوسفی تاکنون بسیاری از کتاب‌ها و مقالات مرتبط با تاریخ ایران و فرهنگ ایرانی را تصحیح، تدوین و تحقیق کرده است.

انتشارات علمی و فرهنگی چاپ بیست و یکم این کتاب را در 609 صفحه با قیمت 600 هزار تومان در پاییز 1403 به بازار کتاب عرضه کرده است.

................ هر روز با کتاب ................

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...