به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «افسانه رهبر مقتدر» [The myth of the strong leader : political leadership in modern politics] با عنوان فرعی رهبری سیاسی در عصر مدرن تالیف آرچی براون [Archie Brown] با ترجمه سعید کلاتی از سوی کتابسرای تندیس منتشر شد. این کتاب دریافت مرسوم را نقد می‌کند که رهبران قوی و مسلط موثرترین و مطلوب‌ترین برای یک جامعه هستند. در عوض، او برای همکاری، سازگاری و توانایی تقویت تصمیم‌گیری جمعی ارزش قائل است. در این راستا با سعید کلاتی، مترجم این کتاب به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

افسانه رهبر مقتدر» [The myth of the strong leader : political leadership in modern politics]  رهبری سیاسی در عصر مدرن  آرچی براون [Archie Brown]

کتاب «افسانه رهبر مقتدر» از چه نظر قابل توجه است و تا حه حد به دانش سیاسی جامعه ایرانی کمک خواهد کرد که تصمیم به ترجمه این کتاب گرفتید؟

اغلب شاهد و ناظر برخی باورهای جاافتاده، درست یا نادرست، در میان توده مردم و حتی در میان روشنفکران درخصوص صفات و ویژگی‌های یک رهبر سیاسی مقتدر و یا به تعبیری قدرتمند هستیم. برخی از این باورها در نگاه اول ممکن است منطقی به نظر برسند. برای مثال اغلب مردم تصور می‌کنند که دیکتاتورهای معروفی مانند هیتلر، موسولینی و صدام حسین لزوماً رهبران مقتدری بودند چون آنها تمام قدرت سیاسی و نظامی کشورهای متبوع خود را در دستانشان قبضه کرده بودند، اما آرچی براون نویسنده کتاب «افسانه رهبر مقتدر» تعاریف تازه‌ای از اقتدار و قدرتمند بودن در ساختار سیاسی جهانی از ابتدای قرن بیستم به بعد ارائه می‌دهد و همان‌طور که از اسم کتاب برمی‌آید، کلاً تصورات عمومی ما از رهبری مقتدارانه را افسانه می‌پندارد. با توجه به مقدمه‌ای که عرض شد احساس کردم که ترجمه چنین کتابی می‌تواند هم به ختم بسیاری از باورهای نادرست در میان خوانندگان عمومی کمک کند و هم فتح بابی باشد برای مطالعات بیشتر در این خصوص برای قشرهای روشنفکر و دانشگاهی ایران. به‌زعم بنده ترجمه چنین آثاری می‌تواند به عمیق‌تر شدن دانش سیاسی جامعه ایرانی کمک کند، به طوری که دیگر با شنیدن و دیدن اولین نشانه‌های یک تفسیر نادرست بدان باور پیدا نکنند بلکه به پشتوانه دانش عمیق سیاسی خود، خود در مقام تحلیلگر مسائل سیاسی و تاریخی بربیایند.

گری هارت، سناتور سابق ایالات‌متحده این کتاب را بهترین تحلیل درباره ماهیت رهبری سیاسی می‌داند، این جمله را چگونه تبیین می‌کنید؟

نویسنده بحث خود درباره رهبری نظام‌های سیاسی را با یک دسته‌بندی مشخص شروع می‌کند و در تمام طول کتاب به این دسته‌بندی وفادار می‌ماند. آرچی براون رهبران سیاسی را به دسته‌های رهبران دموکراتیک، رهبران بازتعریف کننده، رهبران تحول‌آفرین، رهبران انقلابی، رهبران تمامیت‌خواه و رهبران اقتدارگرا تقسیم می‌کند. بعد در هر فصل از کتاب شروع می‌کند به واکاوی و لایه‌برداری از هر یک از این رهبری‌ها با استفاده از ارائه مثال‌های بی‌شمار در خصوص هر یک از آنها. به‌این‌ترتیب خواننده با یک اثر کاملاً نظام‌مند و سازمان‌یافته روبه‌رو است که هم می‌تواند آن را به صورت متوالی و پشت سر هم مطالعه کند و هم می‌تواند هر فصل را به صورت مستقل مطالعه کرده و یا در مراجعات بعدی خود به‌عنوان رفرنس از آن استفاده کند. نویسنده بریتانیایی این اثر ارزشمند بیش از سی سال مطالعه نظری و پایش میدانی خود از تحقیق و تحصیل در شوروی کمونیستی گرفته تا فعالیت به‌عنوان مشاور سیاستمدارهای بریتانیایی و تا تدریس در بهترین دانشگاه‌های ایالات‌متحده را به خدمت گرفته تا اثری برای تمام فصول و تمام نظام‌های سیاسی خلق کند. شاید یکی از مهم‌ترین نقاط قوت کتاب بی‌طرفی آن باشد، موضعی که نویسندگان و محققان ایرانی می‌توانند از آن تقلید کنند. علی‌رغم بریتانیایی بودن نویسنده، او بی‌محابا سیاستمدارهای خوش‌نام انگلستان از وینستون چرچیل گرفته تا کلمنت اتلی و نویل چمبرلین را نقد می‌کند و هرگز به ورطه تعریف صرف از یک سیاستمدار با تمام دستاوردها و موفقیت‌هایش نمی‌افتد، چون معتقد است بت‌سازی از شخصیت‌های سیاسی بدترین ظلمی است که می‌توان هم در حق آنها روا داشت و هم در حق نسل‌های بعدی که دوران آنها را لمس نکرده‌اند. اتفاقی که امروز در جامعه ما در حال وقوع است، به دلیل برخی مشکلات فعلی در جامعه، افکار عمومی همواره درصدد بت‌سازی از رهبران درگذشته‌ای است که نسل معاصر آنها را خود درک نکرده است.

افسانه‌ی رهبر مقتدر در گفت‌وگو با سعید کلاتی

بر اساس کتاب «افسانه رهبر مقتدر» در کانتکست‌های مختلف چه ویژگی‌هایی برای رهبران ذکر شده است؟

در پاسخ به این پرسش شما از خود مولف کمک می‌گیرم که به زیبایی در ابتدای فصل اول کتاب به این موضوع پرداخته است. او می‌گوید: «اثبات شده که برخی از ویژگی‌های مطلوبِ یک رهبر مدرن در رهبری سیاسی در طول تمام اعصار اهمیت داشته‌اند: هوش، حافظه‌ی خوب، شجاعت، انعطاف‌پذیری و استقامت از جمله این ویژگی‌ها هستند. اما برای فهم بهتر مقوله رهبری باید آن را در چهارچوب یا کانتکست قرار داد.» سپس او به بررسی ۴ چهارچوب مرجعِ متفاوت، منتها به‌هم‌پیوسته، به‌منظور تأمل در خصوص رهبری می‌پردازد: چهارچوب‌های مرجع تاریخی، فرهنگی، روان‌شناختی و نهادی. او در جای دیگر می‌گوید: «رهبری شدیداً به چهارچوب / کانتکست وابسته است و آنچه در یک شرایط خاص مناسب یا امکان‌پذیر است، ممکن است در شرایط دیگر نامناسب یا دست‌نیافتنی باشد. سبک‌های رهبری در دوره‌های جنگ و صلح یا در دوران بحران و آرامش با هم فرق دارند. درون یک دموکراسی فرصت‌های پیشِ روی یک رئیس دولت بر اساس در اختیار داشتن اکثریت قاطع، اکثریت نه‌چندان قاطع یا نداشتن اکثریت نمایندگان همسو با خود در پارلمان از زمین تا آسمان فرق خواهند کرد. آنچه اغلب از آن با عنوان «رهبری مقتدرانه» یاد می‌شود هیچ شباهتی به «رهبری خوب» ندارد و رهبری خوب یک صفت انتزاعی نیست، بلکه عبارت است از واکنش مناسب در یک موقعیت متمایز-در ظرف زمان و مکان خاص.»

در این کتاب رهبری انقلابی چه ویژگی‌هایی دارد که منجر به شکل‌گیری انقلاب‌ها می‌شود؟

آرچی براون در تعریف انقلاب می‌گوید: «انقلاب در لغت به معنای حرکت دوّار است و در عمل اغلب اوقات انقلاب فرمی از حکومت را با فرم دیگری از حاکمیت جایگزین می‌کند. با این وجود، در سال‌های بعد از انقلاب فرانسه، این مفهوم بافتاری متفاوت با مفهوم چرخش دوار کامل دولت کسب کرده است.» اندیشمندانی چون ساموئل هانتینگتون و جان دان برای توصیف پدیده‌هایی مانند نافرمانی مدنی، مقاومت انفعالی، فروپاشی حاکمیت و کودتا از واژه انقلاب استفاده کرده‌اند. در همین راستا آرچی براون نیز معتقد است که حذف مقاومت مدنی و تظاهرات‌های غیرخشونت‌آمیز (حتی وقتی که منجر به جایگزینی رژیمی با رژیم دیگر می‌شوند) از دایره تعریف انقلاب به معنای دست‌کم گرفتن اهمیت یا شایستگی‌شان است. برعکس، مقاومت غیرخشونت‌آمیزِ تعداد بسیار زیادی از شهروندان در برابر رژیم‌های اقتدارگرا بیشتر از مقاومت خشونت‌آمیز منجر به سرنگونی دیکتاتوری‌ها شده است و مقاومت خشونت‌آمیز کارنامه بسیار بهتری در تثبیت دموکراسی بعد از آن دارد. آرچی براون در این کتاب انقلاب‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کند انقلاب‌هایی که به‌واسطه وجود یک رهبر پیروز شده‌اند مانند انقلاب اسلامی ایران، انقلاب کوبا و انقلاب چین و انقلاب‌هایی که بدون رهبر و صرفاً با تکیه به خیزش‌های مردمی به نتیجه رسیده‌اند، مانند انقلاب‌های موسوم به بهار عربی در دهه گذشته. کاریزماتیک بودن، ساده زیستی، دوری از ریا و فریبکاری و ارائه گفتمان جدیدی از حکمرانی ازجمله مهم‌ترین صفاتی هستند که براون در کتاب خود برای توصیف رهبران انقلابی موفق برمی‌شمارد.

از نگاه کتاب «افسانه رهبر مقتدر» در نهایت چه نوعی از رهبری مطلوب است؟

فصل پایانی کتاب دقیقاً به همین پرسش شما می‌پردازد. به‌زعم نویسنده مطلوب‌ترین رهبری، رهبری جمعی و گروهی است. او معتقد است که حتی وقتی نظام‌های اقتدارگرا و تمامیت‌خواه را مطالعه می‌کنیم می‌بینیم که نظام‌های الیگارشیک در مقایسه با نظام‌های دیکتاتوری فردگرا بهتر هستند، چراکه در نظام‌های الیگارشیک یک گروه اقلیت حاکم بر کشور هستند و این از بروز دیکتاتوری و تمامیت‌خواهی در کشور جلوگیری می‌کند. او همچنین به چند سوءبرداشت مهم در این خصوص می‌پردازد و می‌گوید: «درون دموکراسی‌های پارلمانی تمایل به این باور وجود دارد که رهبر مقتدر بیش از آنچه انجام می‌دهد، اهمیت دارد. نتایج و پیامدهای سیاست‌هایی که توسط دیگران اجرا شده‌اند عموماً به پای رهبر بزرگ نوشته می‌شوند. اغلب اوقات پیروزی‌های انتخاباتی به اشتباه به حساب موفقیت رهبر گذاشته می‌شوند، درحالی‌که به‌ندرت رهبری می‌تواند شکست در انتخابات را با پیروزی عوض کند. اشتباه اساسی‌تر این است که ما رهبری را که سعی در تلقین برتری سیاسی خود دارد، همکاران ارشدش و ماشین دولت را دور می‌زند، بیشتر به جمع دستیارهای شخصی خود تکیه می‌کند تا بر حزب سیاسی‌اش، به‌عنوان رهبری ایده‌آل در نظر می‌گیریم. غصب اختیاراتی که درواقع متعلق به وزرا هستند نباید به‌عنوان نشانه رهبری موفق در حکومت‌های دموکراتیک در نظر گرفته شود. رهبرانی که معتقدند حق دارند فرایند تصمیم‌گیری در حوزه‌های مختلف را به دست بگیرند و سعی می‌کنند این حق ذاتی را به اجرا درآورند در حق حکمرانی خوب و دموکراسی ظلم می‌کنند. آنها شایسته داشتن پیرو و هواخواه نیستند، بلکه شایسته داشتن منتقدان بسیارند.»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...