اران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول. کتابی درباره تاریخ و فرهنگ "اران" طی قرون متمادی، اثر عنایت‌الله رضا(1299-1389) محقق و شوروی‌شناس که در 1380 به همت مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه منتشر شد. محدوده جغرافیایی اران که از آن با نام آلبانیایی قفقاز نیز یاد شده است، عمدتا سرزمینی را در بردارد که در قرن اخیر بر آن "جمهوری آذربایجان" نام نهاده‌اند و مولف کوشیده است تا این نام‌گذاری را با بهره‌گیری از مدارک تاریخی، تخطئه کند و مقاصد سیاسی را که انگیزه این تسمیه نابجا گردیده افشا کند. سرزمین اران در شمال آذربایجان واقع شده و سرنوشت آن در طول تاریخ جز در چند قرن اخیر از سرنوشت سیاسی و فرهنگی ایران جدا نبوده است.

آنچه در این کتاب بررسی شده دارای دو وجه است: پیشینه‌ تاریخی و فرهنگی اران با استفاده از منابع تاریخ، جغرافیا و فرهنگ به دور از هر گونه شائبه غیر علمی و سیاسی؛ دیگر مقاله‌ها و کتاب‌هایی که در دهه‌های اخیر با اغراض سیاسی، درباره این سرزمین نوشته و منتشر شده است. می‌توان گفت که اران در حیات و کارنامه علمی مولف این اثر جایگاه خاصی داشته است. نخستین کوشش مستقل وی دراین باب تالیف کتابی بود با عنوان "آذربایجان و اران" که در 1360 منتشر و بلافاصله مورد توجه محافل علمی واقع شد و ترجمه‌هایی از آن به زبان‌های ارمنی، روسی و آلمانی انتشار یافت. مؤلف به دنبال آن، برای تکمیل آگاهی‌ها و اطلاعات خود در این باب کوشیده تا با مستندات کافی بطلان نظریه سیاسی «یگانه جلوه دادن دو سرزمین اران و آذربایجان» را آشکار گرداند. وی در این زمینه به عنوان نمونه به یکی از آثار شبه علمی انتشار یافته در جمهوری آذربایجان اشاره کرده که در آن نویسندگان کتاب با به کار گرفتن اصطلاحات غلط آذربایجان شمالی و آذربایجان جنوبی چنین وانمود کرده‌اند که «اساس و بنیاد این دو سرزمین یکی بوده است» و «به زعم این به اصطلاح مورخان»  می‌باید «روزی آذربایجان به سرزمین ترکی‌زبانان قفقاز ملحق گردد».

کتاب مشتمل است بر دو بخش و بیست و یک فصل. بخش نخست شامل ماخذشناسی، قوم‌شناسی، زبان و باورهای دینی است در دوازده فصل. مؤلف در فصل نخست این بخش، مآخذ و منابع مربوط به آلبانیان قفقاز را به تفصیل بررسی کرده که برای پژوهشگران در این باب و حتی ابواب گسترده‌تری در تاریخ ایران و آذربایجان راهنمای سودمندی است. مولف در این فصل، ماخذ یونانی، لاتینی، ارمنی، سریانی و اسلامی را معرفی کرده و به بررسی و تحلیل آنها پرداخته است. فصل‌های دوم تا دوازدهم به ترتیب اختصاص دارد به نام آلبانیا(اران) نام آذربایجان(اتورپاتکان)؛ محدوده آلبانیای قفقاز(اران)؛ اقوام ساکن آذربایجان؛ زبان مردم آلبانیا(اران)؛ زبان پارسی در آلبانیای قفقاز(اران و شروان)؛ زبان مردم آذربایجان؛ و سرانجام باورهای دینی مردم آلبانیای قفقاز(اران) باورهای دینی مردم آذربایجان.

چنان که ملاحظه می‌شود، عنایت الله رضا در بخش نخست، مقایسه میان اران و آذربایجان را وجهه همت خویش قرار داده تا اثبات کند که سرزمین "اران" هیچ‌گاه در طول تاریخ نام آذربایجان نداشته و انگیزه اطلاق چنین نامی بر آن مطامع سیاسی بوده است. بخش دوم شامل تاریخ آلبانیای قفقاز(اران) از قرن چهارم پیش از میلاد تا آغاز حمله مغول است در هفت فصل با محتوایی به شرح زیر: آلبانیا از قرن چهارم پیش از میلاد تا آغاز عهد ساسانی؛ ‌آلبانیای قفقاز در عهد ساسانیان؛ ‌شهرهای اران در دوران پیش از اسلام، اران از انقراض دولت ساسانی تا پایان خلافت امویان؛ اران از آغاز خلافت عباسی تا پایان دولت ساجیان؛ اشاره‌ای مختصر به عهد فرمانروایی سالاریان، روادیان، شدادیان و شروانشاهان؛ و سرانجام، درآمدن ترکان به قفقاز و نفوذ زبان ترکی. بخش پایانی کتاب، شامل دو فصل، با عنوان "پیوست‌ها" به شرحی درباره توران، ترکان، پان تورانیسم و اینکه «چرا نام اران از میان رفت؟» اختصاص یافته است.

"پایان سخن" واپسین فصل کتاب است که مؤلف در آن به تشریح و توضیح پاره‌ای اصطلاحات «که آشفتگی و تشویش‌هایی در اندیشه‌ها پدید آورده‌اند» پرداخته است. همچنین در کتاب‌نامه پایانی، فهرست ماخذ به زبان‌های فارسی، عربی و ارمنی و روسی، که شمار آنها از 400 تجاوز می‌کند، درج شده است.

مؤلف در این تحقیق شیوه کاملا علمی اختیار کرده است؛ به طوری که هیچ سطری از اثر او از استناد به مآخذ اصیل تاریخی خالی نمانده است.

علی بهرامیان. فرهنگ آثار ایرانی اسلامی. سروش

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...