کاریکاتوری از زندگی ایرانی | سازندگی


رمان «عشق در مهتاب یخ‌زده» تازه‌ترین اثر حسن اصغری است که از سوی نشر روزگار منتشر شده است. این رمان با موضوع روابط انسانی و عاطفی مسموم و نامتعارف در خانواده‌ای پریشان با ویژگی‌های نابهنجار، رئال اجتماعی و نمادین است. داستان با زاویه دید دانای کل که از بیرون و درون ذهن همه کاراکترها آگاه است، با دیالوگ، توصیفات، جریان سیال ذهن و تک‌گویی درونی روایت می‌شود و در فصل‌های مختلف به ذهن کاراکتر خاصی نزدیک است و افکار و احساسات او را بازگو می‌کند.

خلاصه کتاب معرفی عشق در مهتاب یخ‌زده» حسن اصغری

بسترساز این ناهنجاری رابطه رئیس و مرئوسی در خانواده‌ای پدرسالار است که زن و فرزندان را مطیع می‌خواهد و دیالوگ صمیمانه و سازنده‌ای بین پدر با آنها و طبعا بین سایر افراد خانواده وجود ندارد. مرد عبوس و سختگیر با خشونت، تنبیه و سرزنش، سال‌ها در پی اجرا و دیکته احکام دینی بوده و مادر خانواده زنی سنتی، منفعل، تسلیم و به فکر حفظ ظاهر آبرومند خانواده حتی به بهای رنج و آزار و سرخوردگی خود و فرزندان و دلخوش به رفاه و امکانات مالی شوهر متمول و درعین‌حال حسابگر است. در چنین فضای تحت سیطره دیکتاتوری و خشونت پدر، افراط و تفریط از مؤلفه‌های اصلی است و در کنش‌ کاراکترهای داستان در مقطعی به صورت اطاعت و پنهان‌کاری محض و زمانی به صورت پرده‌دری و هنجارشکنی خودنمایی می‌کند.

آنچه این اثر را از قالب صرف یک رمان عشقی، خانوادگی یا عاطفی خارج می‌کند و آن را ارزشمند می‌سازد، اندیشه فلسفی حاکم بر ایده کلی و درونمایه داستان است که متن پنهان آن را قوام می‌دهد. راوی رمان اشراف کامل بر اندیشه نیچه دارد و این اندیشه در تاروپود کنش‌ها و پیرنگ داستان در سراسر اثر تنیده شده است. از طرفی بعضی از کاراکترهای داستان خود را پیرو آرا و اندیشه‌های نیچه قلمداد می‌کنند و از طرفی از تأکید همواره نیچه بر عبور از ظاهر شناخته‌شده، تکرارشده و عادت‌شده واژه‌ها غافل می‌شوند و به برداشت عامیانه از شناخت، اکتفا کرده و از اندیشه نیچه مبنی بر شکستن ارزش‌های اخلاقی، سنت‌ها و قراردادهای اجتماعی چندهزارساله برداشتی سطحی پیدا می‌کنند و نتیجتا در پروسه دگردیسی سه مرحله‌ای مورد نظر نیچه حتی از مرحله اول، قدم از قدم برنمی‌دارند و درجا می‌زنند.

شمار زیادی از کاراکترهای رمان، حس غالب بر روح و روان خود را «عشق» تصور می‌کنند؛ حسی که آنها را وادار به کنش و واکنش‌هایی کاملا متفاوت و حتی متضاد در گستره‌ای از آزار، دروغ، پنهانکاری، فریب، سلب آزادی و اختیار از معشوق و احساس مالکیت نسبت به او، تطمیع، انتقامجویی، قتل، خودکشی و... می‌کند و کاریکاتوری از عشق را در فضایی به نمایش می‌گذارند که «انگار همه‌چیز در‌هم شکسته و بی‌شکل شده بود و هیچ‌چیز سر جایش نبود»؛ یعنی همان مهتاب یخ‌زده.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...