در محضر شعر عاشقانه | الف


آنتولوژی شعر معاصر فراوان داشته‌ایم، اما برخورداری از چند ویژگی مهم باعث می شود یکی از آنها با بقیه متفاوت بوده و ارجحیت داشته باشد. نخست اعتبارصاحب کتاب به بیان دیگر کسی که اشعار راه یافته به کتاب حاصل انتخابها و در واقع درک و برداشت او از این اشعار است. نکته دیگر موضوع کتاب است که با توجه به آن معیارهای گزینش اشعار انجام شده است و نهایتا بی‌طرفی انتخاب کننده است که معیارش نه از گرایش های شخصی یا گروهی که به کیفیت و ارزش های ادبی وابسته باشد.

هفتاد سال عاشقانه محمد مختاری

کتاب «هفتاد سال عاشقانه» حاصل گزینش محمد مختاری، نمونه بارز یکی از بهترین و موفق‌ترین این آنتولوژی‌هاست. این مهم نه تعارف و به دلیل اینکه صاحب کتاب چهره‌ای است که دردمندانه زیسته و ناجوانمردانه از پای درآمده و با زندگی وداع کرده؛ بلکه حاصل حقیقتی است که با توجه به معیارهای بر شمرده هنوز نیز یکی از شاخص ترین آنتولوژی‌های شعر معاصر محسوب می‌شود که بهترین اشعار عاشقانه تا سه دهه گذشته را در خود گرد آورده است.

این کتاب بعد از چند چاپ پراکنده سرانجام توسط نشر نو به شکلی شایسته و با کتابپردازی در خور اثر به بازار آمده است. هفتادسال عاشقانه، آنتولوژی شعر عاشقانه معاصر ایران از سال١٣٠٠ تا سال١٣٧٠ است. مختاری در این کتاب گزینه اشعار عاشقانه دویست‌و‌چهارشاعر معاصر را گرد آورده است. اما آنچه کتاب را نسبت به نمونه‌های مشابه متفاوت و ممتاز می سازد، رویکرد مختاری به این موضوع و بکار گرفتن الگویی نظام‌مند برای انتخاب این شعرها بوده است. این چیزی است که او در همان ابتدای کتاب در معرض دید و قضاوت مخاطب قرار داده تا خواننده در یابد که این کتاب که قرار است هفتاد سال شعر عاشقانه معاصر را نمایندگی کند بر مبنای چه مشخصه و معیاری شکل گرفته است. به زعم او چنین کتابی دو مشخصه اصلی را داشته باشد: « 1- تمام دستگاه‌های زیبایی شناسی شعر معاصر را دربرگیرد.2- نمودار روند تکوین و تحول ذهنیت و ساخت غنایی معاصر باشد.

یعنی باید هم نمونه‌هایی از آثار اعضای متشخص هر دستگاه شعری موجود را ارائه دهد و هم فاصله میان دستگاه‌، طیف های پیرامونی آنها، نشان گسترش ساختها و حرکت پیوسته از یک اوج تا اوج دیگر شعری را بنمایاند»

او معیار گزینش خود را در این کتاب را «مثلثی» عنوان کرده با سه‌ رأس که این سه رکن اصلی عبارتند از: حد عام قابل‌قبول، قدرت نمایندگی شعر از سوی شاعر و نظر شخصی گردآورنده. مختاری سپس این معیارها را مفصلا توضیح داده است. او معتقد است هرچه نظر شخصی گزینشگر پرورده تر و بیشتر بر اصل انتقادی استوار باشد حاصل کار نه فقط به حقیقت زیبایی شعر نزدیک تر است بلکه امکان هماهنگی با دو ضلع دیگر این مثلث بهتر فراهم می‌آید.

مختاری سپس در نوشته‌ای مفصل «ذهنیت غنایی معاصر» را مورد توجه و بررسی قرار داده است. اهمیت این موضوع در کتابی که قرار است نماینده بهترین اشعار عاشقانه روزگار خود باشد از آن روست که به زعم او «شعر و عشق پیوسته شاهد هم بوده‌اند، بر حضور آدمی گواهی داده‌اند و هستی او را معنا کرده اند. شاعرانی که عاشق‌تر زیسته‌اند، حضور فراگیرتری ازانسان را دریافته اند. همچنان که به ساخت غنایی فراگیرتری نیز برای شعر عاشقانه دورانشان دست یافته اند.» مختاری کوشیده در این رهگذر طرح رابطه عاشقانه و ساخت غنایی آن را در شعر شاعران کهن و معاصر مورد واکاوی قرار دهد و تفاوت تلقی شاعران کلاسیک از مفهوم عشق را با تلقی شاعران معاصر از این مفهوم مورد قیاس قرار دهد. مختاری اصلی‌ترین تفاوت را در نگاه دوگانه شاعر کهن و نگاه وحدت‌گرای شاعر معاصر به انسان می‌داند و از این سبب به مفاهیمی همچون درک وحدت، تجزیه و دوگانگی، عشق، گرایش های قدیمی، عناصر مختلفی نظیر خواهش تن در شعر فرخی، شور عشق در منظومه ی ویس و رامین، گرایش میانه در اشعار سعدی، عشق روح در اشعار مولانا، انواع عشق اعم از عشق افلاطونی، عشق محض، عشق – شهادت، عشق طبیعی و اشراق پرداخته است.

او در ادامه این نوشته رویکردعاشقانه ی نو را در اشعار معاصر مورد توجه قرار داده و افزون بر شعر رمانتیک، نکاتی همانند طبیعت، ناخودآگاه و رویا را نیز مورد بررسی قرار می‌دهد. انواع رمانتیسم ایرانی اعم از فردی – عاشقانه و اجتماعی – انقلابی و شعر اروتیک را در بستر رمانتیک، معرفت جسم و مغازله های باب روز از دیگر گونه‌های شعر عاشقانه این سال‌هاست که در ادامه بدانها پرداخته شده است.

اما تمام این بحث‌های مفصل و کاربردی در شناخت شعر عاشقانه معاصر (در فاصله 1370-1300) به واقع پیش درآمد بخش عمده کتاب که همان گزینه‌ی اشعار باشد، محسوب می‌شوند.

در این بخش آثاری چند از هر یک شعرا به تفکیک و تقریبا با رعایت تقدم زمانی، در پی هم آمده است. مختاری از معرفی و ارائه بیوگرافی شاعران پرهیز کرده و با بسنده کردن به ذکر اسامی مهمترین آثار ایشان، شناخت ویژگی‌های شعری و سبک کار آنها را برعهده خود اشعاری گذاشته که از این شاعران انتخاب و در کتاب نقل شده است. به این ترتیب مجموعه‌ای مفصل و پرمایه پدید آمده که همچنان در نوع خود یگانه و قابل اعتناست.

در میان سیاهه بلند و بالای شاعرانی که اشعاری از آنها در این کتاب آمده از شاعران معروفی چون نیما یوشیج، حبیب ساهر، ژاله اصفهانی (سلطانی)، منوچهر شیبانی، ه.ا.سایه (هوشنگ ابتهاجسهراب سپهری، احمد شاملو، سیمین بهبهانی، فریدون توللی، مهدی اخوان ثالث (م.امید)، هوشنگ ایرانی نصرت رحمانی، نادر نادرپورتا چهره‌های کمتر شناخته شده ای همانند پرویز خائفی، تقی هنرور شجاعی، داود رمزی، فرهاد شیبانی، سیروس آتابای سیاوش مطهری، بهمن صالحی، صفورا نیری، شهرام شاهرختاش، شاهرخ صفایی، سیروس مشفقی، فروغ میلانی، جعفر کوش‌آبادی، منصور برمکی، احمد بهشتی، جعفر حمیدی، مینا دستغیب، علی قلیچ‌خانی، لیلا کسری (افشار)، علی مقیمی، هوتن نجات، غلامحسین نصیری‌پور، مجید نفیسی، فاروق امیری، شاپور بنیاد، ضیاءالدین ترابی، احمدرضا چه کنی، مینا اسدی و... را می توان یافت. شاعرانی از نسل‌ها و سبک‌های مختلف به فراخور اهمیت کارشان اشعاری از آنها در کتاب منعکس شده تا با گنجینه‌ای پرو پیمان از عاشقانه‌های این هفتاد سال روبه رو باشیم.

پایان بخش کتاب فهرست منابع دیباچه، فهرست شعر معاصر و فهرست الفبایی شاعران که کار مخاطب را برای استفاده از این کتاب سهولت می بخشد. سخن آخر اما سخن ابتدایی مختاری است. در مقدمه کوتاهش که به سال 1377 برای این کتاب که هفت سال انتشارش با مشکل روبه رو بوده نوشته شده است. هفت سالی که او در طول آن به ضرورت بازنگری و افزوده شدن شاعران و اشعار دیگری به این مجموعه پی برده بود، مجموعه ای که شاید امروز به جای هفتاد سال شعر عاشقانه می‌توانست عنوان صد سال شعر عاشقانه (از 1400-1300) را یدک بکشد، اما نویسنده‌اش مجال دیدن شاعرانی را که در سالهای بعد از راه رسیدند، نیافت.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...