چرا شرکت‌ها شکست می‌خورند؟ | الف


چرا اپل شرکت موفقی است؟ چگونه مایکروسافت توانسته برتری خود را در بازار نسبت به رقبا حفظ کند؟ علت موفقیت پایدار شرکت جنرال موتورز چیست؟ چه فاکتورهایی عامل برتری شرکت سونی نسبت به رقبا شده است؟ چگونه شرکت‌های چینی و کره‌ای توانسته‌اند در بازارهای رقابتی در زمینه‌های مختلف با غول‌های صنعت و فن‌آوری اروپایی و آمریکایی رقابت کنند؟ علت افول شرکت نوکیا چیست؟ چگونه گوگل به یک ابرسازمان تبدیل شده است؟ چرا شرکت‌های ایرانی در بازارهای منطقه‌ای موفق نیستند؟

تحلیل استراتژی در عصر حاضر» [Contemporary strategy analysis] رابرت ام. گرنت [Robert M. Grant]

در نگاه نخست شاید این‌گونه به نظر رسد که مثلاً مایکروسافت و اپل در یک راستا گام بر‌می‌دارند و یا فرق زیادی بین سونی و سامسونگ وجود ندارد و کارهای آن‌ها بنا به یکسری از اصولِ مشخص و از پیش تعریف شده است. البته تا حد بسیاری این‌گونه نیز هست؛ اما شرکت‌ها در استراتژی‌های خود به‌شدت با هم متفاوت‌اند و رویکردهای متفاوتی را در قبال بازار و مشتریان در پی می‌گیرند.

در مواجهه با پرسش‌هایی از این دست است که به اهمیت استراتژی پی برده و به تبع آن مدیریت استراتژیک، تفکر استراتژیک و تحلیل استراتژی‌های شرکت‌ها و سازمان‌ها برایمان اهمیت می‌یابند.

مدیران شرکت‌های بزرگ و کوچک هر روز باید تصمیم‌های متعددی بگیرند. تصمیم‌هایی که می‌تواند به سازمان کمک کند یا باعث آسیب و شکست آن شود. میزان استراتژیک بودن این تصمیم‌ها و دارا بودن تحلیل درست از استراتژی است که می‌تواند پیروزی یک سازمان در رویارویی با رقبا را تضمین کند. برای تصمیم‌گیری عاقلانه‌، باید تفکری استراتژیک داشت.

مفهوم استراتژی نیز مانند بسیاری از دیگر مفاهیم، قدمتی دیرینه دارد و بر اساس شرایط زمانی و مكانی مختلف تعابیری متفاوت و متنوع از آن وجود داشته است. مرور اجمالی دیدگاه‌ها درباره استراتژی به‌خوبی نشان می‌دهد از یك سو برخی بی‌توجه به تغییر شرایط زمانی و مكانی آن را به‌عنوان مفهوم و اندیشه‌ای سنتی تلقی می‌کنند كه از ابتدا خاستگاه نظامی داشته و صرفاً در همین چارچوب باید درك و تبیین شود و از سوی دیگر، برخی بدون توجه به این پیشینه تاریخی، استراتژی را مفهوم و اندیشه‌ای مدرن و به‌عنوان مقوله‌ای عام می‌دانند كه در هر سازمان یا حوزه مدیریتی قابل‌اعمال است. این‌گونه تعاریف و تبیین‌ها از مفهوم استراتژی اغلب به تقلیل یا توسیع بیش از حد آن انجامیده و هر كس با توجه به كاربرد موردنظر خود و بدون توجه به تعاریف دیگر آن را درك و فهم كرده که باعث ابهام و پیچیدگی روزافزون موضوع و دشواری درك جامع و مانع از آن شده است؛ اما به‌طورکلی می‌توان گفت مدیریت استراتژیک به‌طورکلی درباره مدیریت دستیابی به موفقیت پایدار است. شاید بتوان وظیفه اصلی و حیاتی استراتژی را شناسایی آبشخور عملکرد برتر و موفقیت شرکت‌ها و سازمان‌ها و چگونگی تدوین و اجرای آن‌ها دانست.

کتاب «تحلیل استراتژی در عصر حاضر» [Contemporary strategy analysis] حاصل تلاش رابرت ام. گرنت [Robert M. Grant] استاد مدیریت استراتژیک دانشگاه بوکوتی میلان است. او که با شرکت‌هایی چون نورتل، امریکن اکسپرس، خدمات مالی زوریخ و لاکهید مارتین همکاری کرده است، در این کتاب با بیانی ساده مباحث مختلف مربوط به استراتژی را با ارائه مثال‌های ملموس از دنیای واقعی و با تأکید و تمرکز بر کاربردی بودن آن‌ها مطرح می‌کند.

آنچه این کتاب را متمایز می‌کند ابهام‌زدایی از مفهوم استراتژی و همین‌طور توجه بیشتر به تفکر استراتژیک و اجرای استراتژی به‌عنوان مسئله اصلی شرکت‌هاست. مطالعه این کتاب به خواننده این توانایی را می‌دهد که بتواند استراتژی شرکت‌های مختلف را تحلیل و نقاط قوت و ضعف آن‌ها را شناسایی کند.

این کتاب به مدیران یادآوری می‌کند که آن‌ها پیوسته با موقعیت‌های دشوار، مشکلات و یا تصمیم‌های چالشی مواجه هستند و به آن‌ها کمک می‌کند با در نظر گرفتن محدودیت‌ها چگونه استراتژیک بیندیشند و بهترین تصمیم را بگیرند. درک مفهوم استراتژی و توانایی تحلیل آن مزایای فراوانی برای شرکت‌ها خواهد داشت. مدیران می‌توانند:

- با حفظ هماهنگی با دیگر ارکان سازمان یا شرکت تصمیم‌های هوشمندانه بلندمدت بگیرند.
- عملکرد شرکت را بهبود بخشیده و نتایج کسب‌وکار خود را به حداکثر برسانند.
- تحلیل درستی از بازار و رقبا داشته باشند.
- محدودیت‌ها را شناسایی کنند و بر اساس نقاط قوت و ضعف سازمان تصمیم بگیرند.
- تحلیل واقعی از فرصت‌ها و تهدیدهای محیط برای اتخاذ بهترین تصمیمات داشته باشند.

رویکرد کتاب حاضر همزمان تحلیلی و کاربردی است. نکته اصلی که نویسنده بر آن تأکید می‌کند اهمیت روزافزون استراتژی (تحلیل، تفکر، تدوین، اجرا و مدیریت استراتژیک) در محیط‌های چالشی و غیرقابل‌پیش‌بینی امروز است. تحلیل استراتژی بایستی بر تحقق سودآوری بلندمدت تمرکز کند که خود مستلزم درکی عمیق از نیازهای مشتری، نیروهای رقابتی و قوت و ضعف‌های شرکت خواهد بود.

نکته کلیدی کتاب در تحلیل استراتژی شرکت‌ها، تمرکز بر سرچشمه‌های اولیه مزیت رقابتی یعنی منابع و قابلیت‌های سازمان است. تأکید نویسنده بر اجرای استراتژی از دیگر نقاط تمایز این کتاب است. نویسنده علی‌الادعا سعی کرده است تحلیلی شفاف و کاربردی از چگونگی تحقق مزیت رقابتی شرکت‌ها در محیطی پیچیده و پیش‌بینی‌ناپذیر با تأکید بر صرفه‌جویی و انعطاف‌پذیری کارآفرینانه، نوآوری همراه با کارایی، و اثربخشی منطبق با معیارها و استانداردهای بین‌المللی همراه با پاسخگویی منطقه‌ای را یکجا گرد آورد.

تحلیل استراتژی در عصر حاضر» [Contemporary strategy analysis] رابرت ام. گرنت [Robert M. Grant]

کتاب حاضر به پنج بخش و هفده فصل تقسیم و در پایان هر فصل، خلاصه‌ای از مطالب و پرسش‌های خودآموز برای یادگیری و درک بهتر مطالب آورده شده است. همین‌طور وجود یادداشت‌های مرتبط با موضوعات در پایان هر فصل به دانشجویان و محققان کمک می‌کند تا در صورت نیاز به اصل منابع مراجعه کنند.

در بخش اول کتاب با مفهوم استراتژی آشنا می‌شویم. اهداف، نقش استراتژی در موفقیت، چارچوب تحلیل استراتژی، مدیریت استراتژیک، نقش تحلیل در تدوین استراتژی از موضوعات این بخش از کتاب است.

در بخش دوم کتاب ابزارهای تحلیل استراتژی مورد بررسی و واکاوی قرار می‌گیرد. موضوعاتی مانند ارزش‌ها و مسئولیت اجتماعی، تحلیل محیطی، تعیین عوامل کلیدی موفقیت در صنعت، سهم تئوری بازی، تحلیل رقبا، گروه‌های استراتژیک، نقش منابع و قابلیت‌ها در تدوین استراتژی، قابلیت‌های سازمانی، توسعه منابع، رویکردهای توسعه قابلیت‌های سازمان، مدیریت دانش و دیدگاه مبتنی بر دانش، ساختار سازمان، مبانی اجرای استراتژی، سلسله‌مراتب در طراحی سازمان، سازمان‌دهی بر مبنای هماهنگی، شکل‌های ساختاری نوین، دستگاه‌های مدیریت برای هماهنگی و کنترل از مباحثی است که در این بخش از کتاب مورد توجه قرار گرفته است.

بخش سوم کتاب به تحلیل مزیت رقابتی می‌پردازد. سرفصل‌های مهم این بخش عبارت‌اند از ظهور مزیت رقابتی، پایدار ساختن مزیت رقابتی و انواع آن، مزیت رقابتی در بازارهای متفاوت، کاربرد زنجیره ارزش در تحلیل هزینه‌ها، مزیت استراتژی هزینه و تمایز.

بخش چهارم به استراتژی‌های کسب‌وکار در بسترهای صنعتی مختلف می‌پردازد. سیر تکامل صنعت و تغییر استراتژیک، رقابت و عوامل موفقیت در طول چرخه حیات، تغییر و انطباق سازمانی، صنایع فن‌آوری محور و مدیریت نوآوری، پیاده‌سازی استراتژی‌های فن‌آوری، مزیت رقابتی در صنایع بالغ، تدوین استراتژی برای صنایع رو به افول از موضوعاتی است که در این بخش به‌تفصیل به آن‌ها پرداخته شده است.
بخش پنجم را بخش طلایی کتاب می‌توان نامید. ادغام عمودی و گسترش شرکت‌ها، استراتژی جهانی و شرکت‌های چندملیتی، استراتژی تنوع، مدیریت شرکت‌های چند کسب‌وکاری، مدیریت پیوندی میان کسب‌وکارها، روندهای کنونی در مدیریت استراتژیک، جهت‌گیری‌های نوین در تفکر استراتژیک، بازطراحی سازمان، مدل‌های نوین رهبری از موضوعات اصلی این بخش است.

به‌زعم بسیاری از صاحب‌نظران، کتاب تحلیل استراتژی در عصر حاضر بهترین منبع یادگیری مفاهیم و اصول اساسی استراتژی است تا آنجا که هم‌اکنون در پیشروترین دانشکده‌های مدیریت سراسر جهان تدریس می‌شود. این کتاب برای دانشجویان با پیشینه‌های مختلف و سطوح دانش متفاوت در رشته مدیریت، پژوهشگران، مدیران و مشاوران مدیریت و سازمان توصیه می‌شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...