در کتاب «سوژه انقلابی در اندیشه پسامارکسیستی» [Revolutionary subjectivity in post-Marxist thought : Laclau, Negri, Badiou] نوشته الیور هریسون [Oliver Harrison] استدلال می‌شود که در کانون نظریات هر یک از این متفکران، نظریه سوژه انقلابی مارکس همچنان حضور دارد و با این حال نظریه هریک از آنها به تدریج از ماركس دور شده و به قلمروی وارد شده که شاید بهتر باشد آن را پسامارکسیسم بنامیم.

«سوژه انقلابی در اندیشه پسامارکسیستی» [Revolutionary subjectivity in post-Marxist thought : Laclau, Negri, Badiou]  الیور هریسون [Oliver Harrison]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، هدف این کتاب بررسی نظریه سوژه انقلابی در آثار ارنستو لاكلانو، آنتونیو نگری (هم آثاری که به تنهایی نوشته است و هم آثاری که با مایکل هارت مشترکا تأليف کرده‌اند) و آلن بدیو است.

در این کتاب استدلال می‌شود که در کانون نظریات هر یک از این متفکران، نظریه سوژه انقلابی مارکس همچنان حضور دارد و با این حال نظریه هریک از آنها به شیوه خاص خود به تدریج از ماركس دور شده و به قلمروی وارد شده است که شاید بهتر باشد آن را پسامارکسیسم بنامیم. ابتدا هر یک از این متفکران معرفی می‌شود، سپس دلیل برگزیدن این آثار برای مطالعه حاضر را بیان می‌کند؛ به این واسطه پیشاپیش استدلال محوری کتاب هم روشن می‌شود.

امروزه مسئله‌ سوژه‌ سیاسی همچنان یکی از اساسی‌ترین پرسش‌ها نزد فیلسوفان و نظریه‌پردازان سیاست است. به‌طور خاص، در اندیشه‌ مارکسیستی از آغاز با این پرسش مواجهیم که چه کسانی عاملان تغییرات اجتماعی‌اند و چگونه این سوژه‌ها پدیدار می‌شوند. اما پس از گسترش انتقادات به مارکسیسم و رونق گرایشات پسامدرن، نظریه‌ سوژه‌ انقلابی مارکسیسم نیز اعتبار و محوریت خود را از دست می‌دهد. با پروبلماتیک‌شدن سوژه‌ سیاسی در اندیشه‌ پسامارکسیستی، متفکران پسامارکسیست می‌کوشند در چارچوب هستی‌شناسی‌های غیرمارکسی به بازتعریف امر سیاسی و سوژه‌ سیاسی بپردازند. اما فلسفه‌های سیاسی پسامارکسیستی و مواجهه‌ انتقادی آن‌ها با نظریه‌ی مارکسیسم و مسئله‌ شکل‌گیری سوژه، خود، نیازمند ارزیابی و بررسی انتقادی است که این کتاب به آن می‌پردازد.

نویسنده در این کتاب، با محوریت سوژه‌ سیاسی، به بررسی اندیشه‌ مارکسیستی و پسامارکسیستی، نسبت اندیشه‌ سه متفکر پسامارکسیست (ارنستو لاکلائو، الن بدیو و آنتونیو نگری) با اندیشه‌ مارکسیستی، و تحلیل انتقادی و مقایسه‌ای آن‌ها می‌پردازد. وی در این مسیر مبانی هستی‌شناسی غیرهگلی این متفکران را نیز مورد توجه قرار می‌دهد که برای بررسی چگونگی فراروی آن‌ها از مارکس اهمیت بسیاری دارد. به‌طور کلی، مطالعه‌ این کتاب پژوهشی برای فهم دقیق‌تر و همه‌جانبه‌تر اندیشه‌ پسامارکسیستی و نگاهی انتقادی به این نظریه‌ها به علاقه‌مندان توصیه می‌شود.

طرح کلی فصل‌ها ساختار کتاب حاضر بدین شرح است: در فصل دوم به شکل گیری تفکر «پسامارکسیسم» در نسبت با تاریخ سنت مارکسیستی پزداخته می‌شود. بدین منظور از مارکسیسم، کارل مارکس آغاز و صرفا بر نکاتی تمرکز می‌کند که در تکامل مارکسیسم، و به‌طور خاص برای درک ظهور پسامارکسیسم در اواخر قرن بیستم، بیشترین اهمیت را دارند.

در فصل سوم چارچوبی را طرح ریزی می‌کند و با اتکا بر آن، سرشت پسامارکسیستی نظریات هریک از متفکران برگزیده را شرح می‌دهد. در این فصل، ابتدا نظریه سوژه انقلابی کارل مارکس را، هم در آثاری که به تنهایی تألیف کرده است و هم در آثار مشترکش با فریدریش انگلس، تبیین می‌‌شود. سپس، در بخش دوم این فصل اجمالا گفته می‌شود که لنین، گرامشی و مانو چگونه نظریه سوژه انقلابی مارکس را اتخاذ کرده‌اند؛ به طور دقیق‌تر بخش دوم این فصل اجمالا از این بحث می‌کند که نظریه سوژه انقلابی آنها تا چه حد تصريح و بسط نظریه سوژه انقلابی مارکس بوده است.

فصل‌های چهارم، پنجم و ششم از الگوی بسیار مشابهی پیروی می‌کنند و هریک به طور کلی به سه بخش مرتبط باهم تقسیم می‌شوند. بخش اول هر فصل اشاره کوتاهی است به نظریه آغازین سوژه انقلابی هریک از متفکران در نسبت با شرایط نظری، عملی یا فردی خاص خود آنها. در این سه فصل خواهیم دید که این آشنایی‌های صوری اولیه هم برای فهم ماهیت نظریه سوژه انقلابی دوران پختگی آنها و هم برای درک مسیر پسامارکسیستی‌ای که پیش می‌گیرند، حیاتی است.

بخش دوم هر فصل مشخص می‌کند که نظریه سوژه انقلابی هر متفکر کجا از نظریه سوژه انقلابی مارکس به‌طور کامل جدا می‌شود. در این مرحله استدلال می‌شود که تلاش هر متفکر برای فراروی از مارکس با اتخاذ چارچوب هستی شناسانه متفاوتی تعیین می‌شود. هر چند به رغم این تلاش، پیوندشان با نظریه مارکس، به سبب وفاداری دیرینشان به یک نظریه‌پرداز مارکسیست خاص، کماکان حفظ می‌شود.

بخش پایانی هر فصل نظریه سوژه انقلابی نهایی هر متفکر را به اختصار بیان می‌کند و سپس این نظریه را مورد تحلیل انتقادی قرار می‌دهد. در آخر، در بخش نتیجه گیری، نکات مثبت هر یک از این نظریه‌ها را، هم برای ارانه ترکیبی مفید و هم برای طرح ادعاهایی کلی درباره نظریه‌های سوژه انقلابی پسامارکسیستی امروز، به بحث خواهد نشست.

نشر نی کتاب «سوژه انقلابی در اندیشه پسامارکسیستی» نوشته الیور هریسون و ترجمه پریسا شکورزاده را در ۲۱۹ صفحه و بهای ۸۴ هزار تومان منتشر کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...