«سفیر شیعه در غرب» نوشته حمیدرضا ترابی، مسئول حوزه علمیه هامبورگ توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد. این کتاب شرح فعالیت‌های زنده‌یاد محققی لاهیجی، نخستین امام مسجد هامبورگ است.

سفیر شیعه در غرب حمیدرضا ترابی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد محققی لاهیجی به عنوان نخستین امام مسجد هامبورگ و نماینده مستقیم آیت‌الله بروجردی، نقش ویژه‌ای در شکل‌گیری فعالیت‌های مرکز اسلامی هامبورگ داشت. بنایی که حجت‌الاسلام والمسلمین محققی پایه‌گذاری کرد بعدها به دست آیت‌الله شهید بهشتی به پایگاهی برای وحدت مسلمین، جذب و آموزش نیروهای انقلابی و انتشار افکار مبارزاتی تبدیل شد.

کتاب حاضر اطلاعات جامعی درباره مرکز اسلامی امام علی (هامبورگ)، وضعیت شیعیان در آلمان، روابط آنها با سایر مسلمانان آن دیار و نحوه تعاملشان با دولت آلمان ارائه می‌دهد.

کتاب مشتمل بر پنج فصل است. فصل اول به معرفی مسجد امام علی (ع) در هامبورگ و تلاش‌های مرحوم حجت‌الاسلام محققی در تاسیس آن اختصاص دارد. فصل دوم با عنوان «درباره آلمان و هامبورگ»، به معرفی کشور آلمان و بالاخص شهر هامبورگ اختصاص یافته و در مقامی به مقایسه شباهت‌ها و تفاوت‌های فرهنگی ایران و آلمان پرداخته است. فصل سوم مجموعه حاضر با عنوان «از گیلان تا هامبورگ» مختصری از زندگینامه مرحوم حجت‌الاسلام محققی است. اطلاعاتی درباره خانواده و خاندان مرحوم محققی، تحصیلات، ویژگی‌های اخلاقی و… بخشی از داده‌هایی است که خواننده با مطالعه این فصل بدان دست می‌یابد.

نویسنده در فصل چهارم که اصلی‌ترین بخش کتاب نیز محسوب می‌شود، بر آن است تا تاریخچه‌ای از فعالیت‌های مسجد امام علی هامبورگ را ارئه کند. تلاش آیت‌الله بروجردی در شکل‌گیری این مرکز، مجاهدت‌های مرحوم حجت‌الاسلام محققی در آنجا و چگونگی و چرایی انتخاب ایشان برای اعزام به آلمان بخشی از مباحث این فصل است. همچنین در فصل چهارم کتاب ماجرای احداث ساختمان مسجد در هامبورگ و واکنش مطبوعات آلمانی روایت شده است.

فصل پنجم با عنوان «قصیده وداع» روایت‌گر روزهای آخر فعالیت استاد محققی در آلمان است. نویسنده در این راستا واپسین مجاهدت‌های مرحوم محققی را در پیشبرد اهداف مربوطه بیان می‌کند. سپس به روایت بازگشت وی به ایران و حضور شهید دکتر بهشتی در هامبورگ می‌پردازد. در صفحات پایانی کتاب نیز اسناد و مدارک و تصاویر ضمیمه شده است.

کتاب «سفیر شیعه در غرب» به قلم حجت‌الاسلام دکتر حمیدرضا ترابی (مدیر آکادمی اسلامی و مسئول حوزه علمیه هامبورگ) نگاشته شده و با قیمت ۴۵ هزار تومان در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...