دكتر اُنیس دو ویکتور، پژوهشگر فرانسوی، حاصل سال‌ها تلاش و مطالعه علمی خود در سینمای معاصر ایران را بر تجربه متفاوت و ماندگار شهید سیدمرتضی آوینی متمركز ساخته است. او كه برای درك و تحلیل كارنامه ایران در بازنمایی تصویر جنگ بر پرده سینما و صفحه تلویزیون حدود بیست سال وقت صرف كرده و چند سال هم در ایران ساكن بوده، مسئله خود را از اینجا آغاز می‌کند كه به دلایل مختلف معمولاً در زمان جنگ، فیلم جنگی ساخته نمی‌شود ولی در دوران هشت‌ساله جنگ ایران و عراق از همان ابتدا فیلم‌های مستند و داستانی فراوانی ساخته شده است.

«روایت جنگ در دل جنگ» [Images, combattants et martyrs : la guerre Iran-Irak vue par le cinéma iranien] با نگاهی به مستندهای شهید سیدمرتضی آوینی

از سوی دیگر از زمان اختراع سینما، ایران مستقیماً در هیچ جنگی شركت نكرده بود و تجربه ژانر فیلم جنگی در سینمای ایران وجود نداشت. بااین‌حال هنرمندان ایران به تولید آثاری متنوع و قابل‌تأمل مشغول شدند و از همین روی تجربه سینماگران ایرانی برای این پژوهشگر فرانسوی اهمیت پیدا می‌کند.

او در این كار خود [روایت جنگ در دل جنگ] البته تنها به سبك مستندسازی شهید آوینی نمی‌پردازد، بلكه برای تبیین دیدگاه و تحلیل خود ابتدا وضعیت كلی سینمای معاصر ایران را مرور می‌کند و سپس به تحلیل و بررسی تجربه‌های متنوع سینماگران ایرانی از نسل گذشته مانند كیارستمی، بیضایی، نادری و خاچیكیان تا فیلم‌سازان جوان انقلابی همچون حاتمی‌كیا، ملاقلی‌پور و مخملباف می‌پردازد و از خلال این مطالعه به موشكافی و بازخوانی دقیق آثار آوینی می‌رسد.

او در این مطالعه پرسش‌های متنوع و فراوانی را پاسخ می‌دهد و از کشف‌ها و تجربه‌های سینمای پس از انقلاب در مواجهه با ارزش‌های جدید و تمهیدات سینما برای نمایش مفاهیم متفاوت تا سیاست‌های نظام تازه اسلامی سخن می‌گوید؛ چگونه فقر نمایش داده می‌شد؟ چه طور شهیدان و جانبازان به تصویر كشیده می‌شدند؟ چه چیزهایی سانسور می‌شد و ... در همین راستا تجربه‌های عملی را با سابقه‌های سینمای جهانی در جنگ جهانی دوم یا الگوهای رایج سینمای غربی مقایسه می‌کند و به مباحث دقیق فنی و اصول تكنیكی در بخش‌های مختلف می‌پردازد و با ذكر نكات بسیار ظریف از سکانس‌ها و پلان‌های مشخص هر فیلم، جزییاتی را تشریح می‌نماید.

او بازنمایی تصویری جنگ هشت‌ساله ایران و عراق را به‌عنوان آخرین نبرد بزرگ كلاسیك در قرن بیستم شایسته مطالعه دقیق و علمی می‌داند و سیاست‌های تبلیغاتی حاكم در زمان جنگ را چه از نظر پشتوانه‌های نظری، اعتقادی و چه از حیث شیوه‌های عملی-اجرایی با دقت بازخوانی می‌کند و از آنجاکه سینما را یكی از حلقه‌های زنجیره نظام بسیج و تهییج مخاطبان برای حضور و حمایت و همراهی با دفاع و مقاومت می‌بیند به آن می‌پردازد.

او در آغاز كتاب به پروژه عظیم سینمایی صدام برای سفارش تولید فیلم قادسیه اشاره می‌کند كه در سال ١٣٥٨ یک سال قبل از جنگ تحمیلی آغاز شده تا فتوحات درخشان عربی در خاك ایران باستانی را نمایش دهد و زمینه‌ساز جنگی باشد كه صدام خود را در آن پیروز می‌دید.

نویسنده از این منظر اهمیت و نقش و تأثیر رویكرد فرهنگی و هنری نظام تبلیغاتی جنگ را در پس‌زمینه وقایع نظامی نشان می‌دهد و به‌صراحت تبیین می‌کند كه آثار آوینی از آن نظر كه مرجع استنادش سینما بوده در این مطالعه جایگاهی متمایز دارند.

شاید به همین دلیل خانم امینی همسر شهید آوینی كه به‌عنوان ناشر آثار او (واحه) همكار بنیاد فارابی در انتشار ترجمه این كتاب بوده، تأكید می‌کند كه جای خالی این كتاب را در عرصه پژوهش روشمند در زمینه آثار سینمایی و مكتوبات آوینی خالی می‌دیده و گلایه دارد كه از گفته‌ها و نوشته‌های ایشان در برخوردهای مختلف سیاسی و جناحی به وفور استفاده ابزاری شده است.

مؤلف که در سال‌های پراكنده ارتباط یا حضور و سكونت در ایران دشواری‌های زیادی نیز برای دسترسی به آرشیوها و مطالعه منابع داشته و مرارت‌های فراوان متحمل شده، با ظرافت به خصایص این تجربه شخصی اشاره می‌کند و می‌نویسد: «این معجزه‌ی ایرانی است كه در ایران آنچه در تمام جهان ناشدنی می‌نماید، شدنی است اما آنچه در جای دیگر به‌آسانی در دسترس است، غیرقابل دسترسی است!»

دوویکتور در راه رسیدن به هدف خود تنها به مصاحبه‌های طولانی و مطالعه دقیق و تماشای كامل فیلم‌ها اكتفا نمی‌کند و برای آنكه از شیوه فیلم‌سازی و شرایط تولید در ایران کاملاً مطلع شود به‌عنوان دستیار طراح لباس با گروه‌های فیلم‌سازی سفر می‌کند و مدت‌های طولانی همراه پروژه‌های تولید می‌شود. بی‌سبب نیست كه حاصل كارش بسیار خواندنی و عمیق و قابل‌استفاده است؛ چه برای سینماگران و دانشجویان هنر، چه برای علاقه‌مندان به حوزه دفاع مقدس و شهید آوینی و چه برای اهالی فرهنگ و حوزه ارتباطات و رسانه یا مسئولان و سیاست‌گذاران فرهنگی و هنری و تبلیغاتی.

او كتاب خود را با این جمله به پایان می‌رساند:«هنوز بسیار زود است كه بتوان از تأثیر تجربه سینمایی شکل‌گرفته در طول جنگ ایران-عراق و به‌ویژه از میراث مرتضى آوینی در ضبط این جنگ‌ها پرسید، اما برای فهم شیوه‌ای كه ایرانیان از این جنگ‌ها فیلم گرفته‌اند، به آن‌ها معنا بخشیده‌اند و در جنگ بازنمایی شده‌اند؛ شكی نیست كه این فیلم‌ها درست مثل اسلافشان باید تفسیر شوند. پاسخ‌ها بی‌تردید همان پاسخ‌هایی نخواهند بود كه در طول جنگ ایران- عراق داده شده‌اند.»

................ هر روز با کتاب ..............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...