کتاب «مردم‌شناسی اقوام و ایلات ایران» نوشته علی بلوک‌باشی توسط انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر و راهی بازار نشر شد.

مردم‌شناسی اقوام و ایلات ایران علی بلوک‌باشی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب دربرگیرنده مجموعه‌گفتارهایی در شناخت شیوه زندگی و جهان‌بینی گروهی از مردم ایران است که زندگی کوچندگی داشته و از راه گله‌داری و دامپروری و کشاورزی روزگار می‌گذرانده‌اند. خاستگاه قومی_زبانی، پراکندگی جغرافیایی، پیشینه تاریخی،‌ ساختار سیاسی قدرت، آیین‌ها، جنگ‌ها، قیام‌ها و مقولات مربوط به حوزه زبان، ادبیات و هنر عامه هریک از ایلات و طوایف ایران از جمله موضوعاتی هستند که نویسنده کتاب به آن‌ها پرداخته است.

کتاب پیش‌رو در مجموع بخش مهمی از تاریخ اجتماعی_ اقتصادی و نظام فرهنگی طیفی بزرگ از گروه‌های قومی، عشایری و روستایی ایران را ارائه می‌کند. از داده‌های تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی این‌گفتارها که بیشتر نمایانگر اوضاع و احوال گذشته اقوام ایرانی است، می‌توان مدارک و اسنادی برای مطالعات تطبیقی در پژوهش‌های مردم‌نگاری جوامع ایلی امروز ایران استفاده کرد و از طریق این‌داده‌ها به چگونگی دگرگونی و توسعه‌یافتگی این‌جوامع در چند دهه اخیر دست یافت.

این‌کتاب با ۵۸۵ صفحه، شمارگان هزار و ۶۵۰ نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...