کتاب «در سایه قرن آمریکایی؛ ظهور و افول قدرت جهانی آمریکا» [IN THE SHADOWS OF THE AMERICAN CENTURY : the rise and decline of us global power] نوشته آلفرد مک‌کوی [Alfred W. McCoy] با ترجمه روح‌الله عبدالملکی توسط انتشارات سروش منتشر و راهی بازار نشر شد.

در سایه قرن آمریکایی؛ ظهور و افول قدرت جهانی آمریکا» [IN THE SHADOWS OF THE AMERICAN CENTURY : the rise and decline of us global power] نوشته آلفرد مک‌کوی [Alfred W. McCoy]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر،‌ آلفرد مک‌کوی نویسنده این‌کتاب، یکی از چهره‌های شناخته‌شده تاریخ‌نگاری و تحلیل مساله هژمونی آمریکاست که مطالعه تاریخ اروپا و آسیا را هم در دستور کار خود قرار داده است. او اولین‌کسی بود که نقش سازمان سیا و دولتمردان آمریکایی را در قاچاق هروئین در جنوب شرقی آسیا افشا کرد و موجب بروز جنجال‌های زیادی در این‌زمینه شد.

مولف کتاب پیش‌رو، در آن مسیری را که آمریکا برای هژمونی و ابرقدرت‌شدنش طی کرده ترسیم می‌کند و روش‌های این‌دولت را در این‌راه شرح داده است. مک‌کوی چگونگی ادامه تسلط آمریکا بر جهان را هم بررسی کرده و راه‌حل‌های ایالات متحده را برای ادامه این‌راه، برای مخاطب کتابش توضیح داده است. او چین را مهم‌ترین مانع مسیر توسعه آمریکایی جهان در هزاره جدید می‌داند و طرح‌هایی را که احتمال دارد وضعیت فعلی و سلطه آمریکا را بر جهان، پایان ببخشند، درشت‌نمایی کرده است.

ترجمه فارسی کتاب «در سایه قرن آمریکایی» و انتشار آن، با همکاری انتشارات سروش و موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپای دانشگاه تهران انجام شده است.

این‌کتاب، به‌جز پیشگفتاری که موسسه مطالعه آمریکای شمالی و اروپای دانشگاه تهران برای آن نوشته،‌ ۳ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «درک امپراتوری آمریکا»، «استراتژی‌های ایالات متحده برای بقا» و «پویایی زوال ایالات متحده».

در فصل اول کتاب، مخاطب با این سه‌بخش روبرو می‌شود: جزیره جهانی و ظهور آمریکا، «بدکاره‌های ما» آمریکا و حکام مستبد، عالم مخفی. بخش‌های چهارم تا ششم کتاب هم در فصل دوم آن آمده‌اند که از این‌قرارند: دولت تجسس و نظارت جهانی، شکنجه و افول امپراتوری‌ها، فراتر از سرنیزه‌ها و کشتی‌های جنگی.

استادان بزرگ بازی بزرگ، و پنج‌سناریو برای پایان قرن آمریکایی هم دو بخش هفتم و هشتم کتاب هستند که زیرمجموعه سومین‌فصل آن هستند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

رزمندگان مجاهد، تریاک را به آن سوی مرزها انتقال می‌دادند و آن را به تولیدکننده‌های پاکستانی هروئین می‌فروختند. این تولیدکنندگان در ایالت مرزی در شمال غرب پاکستان فعالیت داشتند؛ منطقه‌ای که در آن جنگی پنهان جریان داشت و توسط ژنرال فاضل حق، متحد نزدیک سیا رهبری می‌شد. در سال ۱۹۸۸، تنها در استان خیبر، حدودا ۱۰۲ کارگاه تولید هروئین وجود داشت. در منطقه کوه سلطان در استان بلوچستان، گلبدین حکمتیار، یک بنیادگرای اسلامی و شخصیت مورد علاقه سیا، شش کارگاه [تولید هروئین] را تحت کنترل داشت که بیشتر تریاک تولیدی دره هلمند در افغانستان را تبدیل به هروئین می‌کرد. کامیون‌های یگان لجستیک ملی ارتش پاکستان که جعبه‌های سلاح را از طرف سیا به این مناطق مرزی حمل می‌کردند، محموله‌های هروئین را نیز به سمت بندرگاه‌ها و فرودگاه‌ها می‌بردند تا از آنجا به بازارهای جهانی صادر شوند.

در ماه می سال ۱۹۹۰، وقتی این عملیات پنهان رو به پایان بود، واشنگتن‌پست طی گزارشی اعلام کرد که در میان شورشیان، حکمتیار قاچاقچی اصلی هروئین است. این روزنامه ادعا می‌کرد، مقامات آمریکایی مدت‌ها از تحقیق درباره اتهامات مربوط به تجارت هروئین توسط حکمتیار و همچنین سازمان اطلاعات نظامی پاکستان سر باز می‌زدند، چراکه سیاست مواد مخدر آمریکا در افغانستان تحت‌الشعاع جنگ علیه نفوذ شوروی در آن منطقه قرار گرفته بود. چارلز کوگان، رئیس سابق عملیات سیا در افغانستان، بعدها صادقانه درباره انتخاب‌هایی که سیا در این زمینه داشت، صحبت کرد. او در سال ۱۹۹۵ در مصاحبه‌ای گفت: «ماموریت ما این بود که تا جای ممکن به شوروی آسیب وارد کنیم. ما واقعا منابع یا زمان برای تحقیق درباره تجارت مواد مخدر نداشتیم. فکر نمی‌کنم، نیازی باشد به این خاطر معذرت‌خواهی کنیم... بله، مواد مخدر عواقبی را برای ما در بر داشت، ولی ماموریت اصلی انجام شد. شوروی افغانستان را ترک کرد.»

این‌کتاب با ۴۷۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...