کتاب «نامه‌های عارف قزوینی» (با اضافات، تجدیدنظر و ویرایش جدید) به‌کوشش مهدی نورمحمدی توسط انتشارات نگاه منتشر شد.

نامه‌های عارف قزوینی» مهدی نورمحمدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر نگاه «نامه‌های عارف قزوینی» به کوشش مهدی نورمحمدی را با اضافات، تجدیدنظر و ویرایش جدید با شمارگان ۳۰۰ نسخه، ۴۸۰ صفحه و بهای ۱۲۰ هزار تومان در فروردین ۱۴۰۰ منتشر کرد.

این‌کتاب مشتمل بر ۸۴ نامه از عارف قزوینی، ۱۳ نامه به عارف و ۱۰ نامه درباره اوست که از مجموعه­‌های خصوصی، نسخه­‌های دستنویس، کتب، روزنامه­‌ها و مجلات گوناگون گردآوری شده­‌اند. این‌نامه­‌ها زبان حال و آیینه تمام­‌نمای روحیات و افکار عارف­‌اند و اطلاعات ارزشمند و منحصر به‌فردی که از این نامه­‌ها به‌دست می­‌آید در شناخت عارف، تحقیق در احوال و آثار و همچنین تدوین کامل­‌ترین زندگی­نامه وی، اهمیت و ارزش فراوانی دارد.

از میان نامه­‌های این‌مجموعه، ۳ نامه عارف به‌علی بیرنگ برای اولین‌بار منتشر شده است. این نامه­‌ها، حاوی ۲ غزل و ۲ دوبیتی (به‌معنی عام) و ۲ بیت منتشر نشده­­‌اند که در دیوان عارف نیامده است.

در یکی از این‌نامه‌ها، عارف درباره تأثیرات ناگواری که «عارف‌نامه» ایرج‌میرزا بر روح و روان وی به جا گذارده سخن به‌میان آورده که نکته‌ای نو در بررسی روابط او با ایرج میرزا محسوب می‌شود:

«... پس این­‌ها ریشه بود که به‌آبیاری عارف‌نامه به قدری قوی شد که بنیانِ آسایش خیال مرا ریشه­‌کن و مانند عَشَقَه به‌شاخ و بالِ شرافتِ من چنان پیچیده است که بیم آن دارم برگ و پی و پایه بلکه ریشه آن را هم ممکن است خشک کند. والا انسان برای چهار شعرِ مزخرفِ بی­‌معنی، آن هم از یک آدمِ معلوم­‌الحالی این‌طور نباید دلتنگ شود.»

چاپ نخست این کتاب به سال ۹۱ منتشر شده بود، اما ویژگی‌های چاپ دوم کتاب از این قرار است:

۱. تعداد نامه­‌ها از ۵۴ نامه به ۸۴ نامه افزایش یافته است.

۲. دو پیوست: «نامه­‌ها به عارف» (شامل ۱۳ نامه) و «نامه­‌ها درباره عارف» (شامل ۱۰ نامه) به‌کتاب افزوده شده است.

۳. توضیحات سودمند پژوهشی تحت عنوان «پی­‌نوشت» در انتهای برخی نامه­‌ها آورده شده است که در رمزگشایی از نکات مبهم زندگی عارف و درک و تفسیر نامه­‌ها از اهمیت فراوانی برخوردار است.

۴. برای اولین بار پس از مرگ عارف، با دستیابی نگارنده به‌نامه بحث­‌برانگیز عارف در روزنامه «آینده ایران» که دربردارنده نظر وی در مورد رضاشاه است و مقایسه آن با نامه مندرج در «عارف‌نامه هزار» مشخص شد این نامه با حذف­‌ها، اضافات، افتادگی­‌ها و دست­ بردن­‌های متعدد، در عارف‌نامه هزار انتشار یافته است و حذف عبارت «همین همدانی که من امروز از روی ناچاری و اجبار در آن توقف دارم.» که در روزنامه «آینده ایران» آمده و توسط محمدرضا هزار در «عارف نامه هزار» حذف شده را می­‌توان به‌عنوان سند و قرینه­‌ای مبنی بر اقامت اجباری عارف در همدان محسوب کرد که نکته­‌ای تازه­‌یاب در پژوهش­‌های مرتبط با عارف محسوب می­‌شود.

۵. با پژوهش در دیوان شعرا و تذکره­‌ها، تا حد امکان مأخذ ابیات و مصرع­‌های موجود در نامه­‌ها به‌دست داده شده است.

۶. برخی اشتباهات راه یافته در چاپ اول، اعم از اغلاط حروف­چینی، افتادگی­‌ها و لغزش­‌های بدخوانی تصحیح شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...