کتاب‌شناسی فردوسی و شاهنامه؛ از آغاز نوشته‌های پژوهشی تا سال 1385 با ارائه فهرستی از 5867 اثر پژوهشی توسط مرحوم ایرج افشار گرد‌آوری شده است.

در این فهرست، آنچه از کتاب، مقاله، گفتار، فصل، سخنرانی، ترجمه، کتاب‌ خطی، سنگی و سربی، دائرة المعارف و غیره به زبان‌های فارسی، عربی و غیر آن‌ دو از آغاز تا سال 1385 موجود بوده جمع‌آوری شده است.

این کتاب نخستین بار توسط «انجمن آثار ملی» و به کوشش ایرج افشار در سال 1347 با عنوان «کتاب‌شناسی فردوسی» و چاپ دوم آن با افزوده‌هایی در سال 1355 و بار دیگر با عنوان «کتاب‌ شناسی فردوسی: فهرست آثار و تحقیقات درباره‌ فردوسی و شاهنامه»، توسط «انجمن آثار و مفاخر فرهنگی» در سال 1382 منتشر شده بود.

کتاب حاضر چند بخش مهم دارد که عبارتند از:

تحقیقات درباره‌ فردوسی و شناخت شاهنامه
ترجمه‌ها و منقولات شاهنامه به ترتیب الفبایی زبان‌ها و تاریخ انتشار
نسخه‌های خطی شاهنامه
چاپ‌های متن شاهنامه و خلاصه‌ها‌ی آن

12 پیوست در مورد موضوعات مختلف از جمله تصاویر عکس‌های برخی از اعلامیه‌های قدیمی، فردوسی‌شناسان خارجی، نسخ خطی و چاپ‌های قدیمی از شاهنامه و نمایه‌های موضوعی به فارسی و لاتین، اعلام به فارسی و لاتین، کاتبان و بانیان و کتاب‌ها و مقالات و فهرست منابع عمده در پایان کتاب آمده است.

این کتاب‌شناسی در 564 صفحه، به قیمت 14 هزار تومان، در شمارگان2000 نسخه، در سال 1390 از سوي مرکز پژوهشی میراث مکتوب منتشر شده است.

داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...