شماره هشتم فصلنامه "شیراز" (ویژه شعر معاصر ایران) با ترجمه عربی زندگینامه و اشعار محمدحسین شهریار، نیما یوشیج، سهراب سپهری، پروین اعتصامی و جمعی دیگر از شاعران معاصر در لبنان منتشر شد.

به گزارش کتاب‌نیوز به نقل از واحد خبر حوزه هنری، موسی بیدج - سردبیر فصلنامه عربی زبان «شیراز» - هدف از ترجمه زندگی و آثار این شاعران را بررسی جریان تاریخی شعر معاصر ایران عنوان کرد و گفت: با اینکه شعر معاصر ایران به فراتر از مرزهای ایران راه یافته ولی عرب زبانان هنوز شناخت قابل ملاحظه‌ای از شعر معاصر فارسی ندارند.

وی افزود: «به همین خاطر سعی کردیم در این شماره از فصلنامه «شیراز»، زندگی و گزیده‌ای از آثار ارکان شعر نو فارسی را در کنار معرفی و منتخب اشعار دو شاعر کلاسیک‌ ‌سرا - شهریار و پروین اعتصامی - به عربی ترجمه و منتشر کنیم.»

به گفته بیدج، ترجمه این آثار را شماری از مترجمان آثار ادبی فارسی به عربی همچون سمیر ارشدی، باسم الرسام، جمال کاظم، فرزدق الاسدی، حیدر نجف و محمدالامین عهده‌دار بوده‌اند.

این مترجم اضافه کرد: «در این فصلنامه چشم‌اندازی مختصر اما کامل از جریان معاصر شعر فارسی نیز ارائه شده است تا مخاطبان عرب زبان با شاعران جریان ساز شعر امروز ایران بیشتر آشنا شوند.»

حوزه نشر فصلنامه عربی زبان "شیراز" که مطالب آن توسط مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری تدوین و ترجمه می‌شود، کشورهای عربی و کتابخانه‌ها و دانشکده‌های زبان و ادبیات عرب داخل کشور را دربر می‌‌گیرد.
 

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...