پس از توقفی دوازده‌ساله در شهر اورفالیس، سرانجام می‌بیند که کشتی‌ای که باید او را به دیار خود بازگرداند از راه رسیده است. آن‌گاه همه‌ی ساکنان اورفالیس گرد او جمع می‌شوند و هریک برحسب اشتغالات خاطر خود از او درخواست می‌کند که از وجهی از وجوه زندگی برای آنها سخن بگوید: عشق، زناشویی، فرزندان، هبه، خوراک، کار، شادی‌ها و غم‌ها، مسکن، جامه، بازرگانی، جنایات و مکافات‌ها، قوانین، آزادی، عقل و احساس

پیامبر | جبران خلیل جبران
پیامبر (The prophet). کتاب حکمت جبران خلیل جبران (1883-1931)، نویسنده‌ی لبنانی، که در 1923 انتشار یافت. موضوع کتاب بسیار ساده است: پیامبر پس از توقفی دوازده‌ساله در شهر اورفالیس، سرانجام می‌بیند که کشتی‌ای که باید او را به دیار خود بازگرداند از راه رسیده است. آن‌گاه همه‌ی ساکنان اورفالیس گرد او جمع می‌شوند و هریک برحسب اشتغالات خاطر خود از او درخواست می‌کند که از وجهی از وجوه زندگی برای آنها سخن بگوید: عشق، زناشویی، فرزندان، هبه، خوراک، کار، شادی‌ها و غم‌ها، مسکن، جامه، بازرگانی، جنایات و مکافات‌ها، قوانین، آزادی، عقل و احساس، رنج، معرفت نفس، آموزش، دوستی، سخن، زمان، خیر، شر، نماز، لذت، زیبایی، دین، مرگ. پیامبر به هریک از این پرسش‌ها به زبانی ساده و مستقیم پاسخ می‌دهد، ولی استفاده‌ی او از رمز و تمثیل به سخنان او زیبایی و عمق می‌بخشد. اگر پیام او از بسیاری جهات رنگ مسیحی دارد، بی‌گمان موضوع عبارت از مسیحیتی قراردادی و احترام‌گذار به نظام‌های مستقر نیست، بلکه موضوع عبارت از نغمه‌ای است که در معترضانه‌ترین و منقلب‌کننده‌ترین عبارات انجیل‌ها جاری است. به علاوه، در کتاب جبران تأثیر حکمت هند و چیزی از اندیشه‌ی نیچه‌ای، با وجود ناسازگاری آن با بقیه‌ی اجزای کتاب، با وضوح تمام دیده می‌شود. و اما سبک پیامبر کاملاً مطابق با سبک کتاب‌های مقدس است. این کتاب مدت‌ها ذهن نویسنده را به خود مشغول داشته بود: او نخستین تحریر آن را در حدود سال 1900 در بیروت فراهم آورد، ولی ظاهراً خود آن را به حد کافی پخته و پرورده نیافت، و این را مادرش در 1903 تأیید کرد. پنج سال بعد، در پاریس، تحریر دیگری از آن، باز هم به زبان عربی به‌دست داد، ولی از آن نیز راضی نبود. باز هم ده سال دیگر می‌گذرد تا اینکه این‌بار آن را به زبان انگلیسی می‌نویسد: پیش از آنکه آن را به دست ناشر خود، کنوپْف[1] بسپارد، پنج بار تحریر آن را از سر می‌گیرد. کتاب که در 1923 منتشر می‌شود، بی‌درنگ موفقیت عظیمی در ایالات متحده آمریکا و سپس در بقیه‌ی جهان برای جبران به‌بار می‌آورد.

اسماعیل سعادت. فرهنگ آثار. سروش

1. Knoptf

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...