«خوابم یا بیدار؟» و «خانه‌ها» عنوان شماره ۴۲ و ۴۳ از مجموعه قصه‌های مرغک است که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان راهی بازار کتاب کودکان شده است.

به گزارش ایرنا، «خوابم یا بیدار؟» و «خانه‌ها» از مجموعه کتاب‌های «قصه‌های مرغک» کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که برای گروه سنی بالای ۴ سال هر کدام در ۳۲ صفحه منتشر شده اند.

قصه‌های مرغک مجموعه‌ای از کتاب‌هاست که بازی، سرگرمی و تصویر را با متن همراه می‌کند تا به بالا رفتن توانایی‌های متنوع کودکان کمک و نیروی اندیشه در آن‌ها رشد کند.

زهره پریرخ مسئول پروژه قصه‌های مرغک درباره این مجموعه گفت: ما چاپ کتاب‌های مرغک را از سال ۸۸ شروع کردیم، البته مقدمات آن از چند سال قبل‌تر آغاز شده بود. هدف ما این بود که حیطه کارکرد کتاب‌های کانون را که از ۷ تا ۱۷ سال را در برمی‌گرفت افزایش دهیم و خردسال را هم اضافه کنیم. چراکه اعتقاد ما این است که دانستن و شناختن از گهواره آغاز می‌شود.

او ادامه داد: کتاب‌های مرغک جزو کتاب‌های بازی نیستند. این کتاب‌ها قرار است بیشتر شگفتی کودک را برانگیزند و او را به شناخت دیگری برسانند، دنیای پیرامون‌شان را بهتر حس‌کنند، با کنجکاوی به دنیا بنگرند و حساس و جست‌وجوگر بار بیایند و ذهن‌شان پرورش پیدا کند، این کتاب‌ها به رشد فکری کودکان کمک می‌کنند.

شماره ۴۲ این مجموعه با عنوان خوابم یا بیدار؟ به نویسندگی و تصویرگری سمانه صلواتی منتشر شده است؛ نویسنده در این کتاب از تکنیک دو داستان در یک داستان استفاده کرده است. داستان اول در نیمه کتاب ناتمام می‌ماند و داستان دوم از آخر کتاب تا نیمه کتاب به انتهای داستان اول می‌رسد.

داستان اول ماجرای دختری به نام گیسوست که عاشق گربه‌هاست.

یک شب گیسو خواب عجیبی دید و در خواب فریاد می‌کشید: «خوابم یا بیدار؟»... و داستان دوم ماجرای گربه‌ سفید تپلی است که عاشق بازی بود. یک روز گربه قشنگ داستان چیز عجیبی دید. همان چیزی که دلش می‌خواست ولی نمی‌دانست خواب است یا بیدار؟...

کودکان باید کتاب را یک بار از اول تا وسط و یک باز از آخر تا وسط بخوانند تا جریان گیسو و گربه سفید تپلی را متوجه شوند.

خانه‌ها نیز عنوان چهل و سومین جلد قصه های مرغک با نویسندگی و تصویرگری طراوت جلالی‌فراهانی است.

این کتاب داستانی بدون متن دارد با تصاویر متفاوتی از چند خانه که با حضور یک گربه زرد در همه‌ خانه‌ها بهم متصل می‌شوند.

نویسنده در ابتدای کتاب نوشته است: «ما که ممکن است پدر، مادر، خواهر، برادر، مربی و ... باشیم ، می توانیم با کودکانمان داستان بگوییم. داستان گفتن ، راه سخن گفتن و گفت وگو را باز می کند. گفت وگو به شنیدن، تمرکز، قضاوت و تفکر انتقادی و خلاق و  غیره  کمک می کند.

کتاب خانه ها داستانی بدون متن دارد اما در دل کتاب در هر صفحه خانه ای است که هر خانه داستانی دارد.می توانیم کنار هم بنشینیم و با گربه کتاب همراه شویم، خانه به خانه برویم و داستان هر خانه را بگوییم، در هر خوانش نکته های تازه کشف کنیم و با تکیه بر آن داستانی نو و تازه بگوییم.»

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...