رمان نوجوان «پسر چابک‌سوار» نوشته لیلا قربانی منتشر شد.

پسر چابک‌سوار لیلا قربانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این رمان با تصویرگری هادی اسدی‌پور در ۲۲۰ صفحه و با قیمت ۴۵ هزار تومان در انتشارات کتاب جمکران راهی بازار شده است.

در معرفی ناشر از این کتاب آمده است: لیلا قربانی که پیش‌تر کتاب «بچه‌های فرات» را با انتشارات کتاب جمکران منتشر کرده، این‌بار مخاطب را به سرزمین اسب‌های اصیل و دشت‌های سرسبز رهسپار کرده و روایتگر قصه تایماز می‌شود؛ پسر نوجوانی که عاشق اسب‌هاست و همیشه در رویاهایش با اسبش قیرات در دشت‌های سرسبز می‌تازد تا شبیه پدرش، قهرمان سوارکاری شود اما حادثه رانندگی و نقص عضو بین او و آرزوهایش فاصله می‌اندازد.
تایماز حتی دیگر جرات سوار شدن بر قیرات، اسب قهرمان و یکه‌تازش را ندارد و از سمتی دیگر آتیلا، سودای تصاحب قیرات را دارد. اما این تازه آغاز قصه است و قرار است مخاطبان نوجوان کتاب همراه تایماز اتفاقات ریز و درشت ماجرا را سوار بر قیرات پشت سر بگذارند.
لیلا قربانی در «پسر چابک‌سوار» امید، مبارزه و پشتکار برای رسیدن به هدف را ترسیم کرده است.‌

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: تایماز شلنگ را بالا برد تا محکم قیرات را تازیانه بزند و او را هم بیرون کند. تمام بدبختی‌های تایماز تقصیر او بود. چرا قیرات در خانه مانده بود تا هر بار که وارد حیاط شود و او را ببیند صدای شیهه بلندش را بشنود و حسرت بکشد و یادش بیاید که نمی‌تواند سوار شود. نمی‌تواند سوارکار شود.
تمام بچه‌های ترکمن با اسب بزرگ می‌شدند، از رویش می‌افتادند، دوست می‌شدند، قهرمان می‌شدند، اما او حتی جرات دست زدن به قیرات را هم نداشت
پس بهتر بود همین‌جا همه چیز را تمام کند و با شلنگ چنان بر پشتش بزند که برود و دیگر هیچ وقت برنگردد.

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...