به گزارش ایبنا رمان "ارمیا" نوشته رضا امیرخانی، با ترجمه ترکی "حسن علیمی بکتاش" توسط انتشارات "کوسر" ترکیه در قطع رقعی و 253 صفحه منتشر شد.
"ارمیا" نخستین اثر رضا امیرخانی است که برای نخستین بار در سال 1372 منتشر شد و تاکنون به 9 چاپ رسیده است.

"ارمیا" داستان جوانی از یک خانواده متمول است که با وجود مخالفت پدر و مادرش به جبهه می‌رود و حاضر به بازگشت و ترک آن فضا نیست.
 
کار ترجمه کتاب "ارمیا" به زبان ترکی از چند ماه پیش در کنار دو کتاب دیگر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه‌هنری؛ "آنک آن یتیم نظر کرده" نوشته
محمدرضا سرشار و "ای کاش گل سرخ نبود" نوشته منیژه آرمین آغاز شد.

تقدیر در دومین دوره کتاب سال دفاع مقدس و نخستین دوره جشنواره فرهنگی هنری مهر در سال 1378 و برگزیده شدن در جشنواره بیست سال ادبیات دفاع مقدس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1379 از جمله افتخارات کتاب"ارمیا" هستند.

"ارمیا" تاکنون جزء پر فروش‌ترین کتاب‌های انتشارات سوره مهر بوده است.

"ناصر ارمنی"، "من او"، "از به"، "داستان سیستان"، "نشت نشا" و "بیوتن" از دیگر آثار رضا امیرخانی هستند.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...