برگزیدگان هجدهمین جشنواره ملی بهترین کتاب دفاع مقدس ساعاتی پیش در باغ موزه دفاع مقدس معرفی شدند.

سراب آزادی نوشته مریم سنجابی   آدم شویی نوشته نصرت الله محمود زاده ابوعلی کجاست؟ نوشته محمدمهدی رحیمی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، مراسم اختتامیه جشنواره ملی انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس صبح امروز دوشنبه ۲۶ آبان همزمان با هفته کتاب، در محل باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد.

برگزیدگان این‌جشنواره به این‌ترتیب معرفی شدند؛

در بخش توطئه‌های داخلی، کتاب سراب آزادی نوشته مریم سنجابی

در بخش گروه داستان، کتاب آدم شویی نوشته نصرت الله محمود زاده

در بخش مدافعان حرم، کتاب ابوعلی کجاست؟ نوشته محمدمهدی رحیمی و نوید نوروزی

در بخش پژوهش های ادبی، فرهنگی و اجتماعی، کتاب ادبیات داستانی جنگ ایران به قلم مهدی سعیدی و کتاب ما علیه‌ما نوشته سجاده تقی زاده

در بخش پژوهش‌های سیاسی و نظامی، کتاب تشدید تلاش‌ها برای فتح فاو به قلم مهدی انصاری و حمیدرضا فرهانی

در بخش تاریخ شفاهی، دو کتاب جاده‌های بهشتی نوشته فرزاد بیات موحد و از آبادن تا حلبچه نوشته علی شیرخانی

در بخش هنرهای تجسمی، کتاب‌های عکاسان جنگ اثر مریم‌کاظم زاده و دلاوران از سیدعباس میر هاشمی

در بخش مستند، کتاب فغان نیزارها نوشته مجید کریمیان

در بخش هنرهای نمایشی، کتاب مجموعه نمایش نامه‌های ایثار از مهدی نصیری

در بخش مدیریت هنری، کتاب‌های ابدی از مهدی صفری، جون خادم المهدی از سید حسین متولیان و خرمشهر شهر درختان از مجید شفیعی

در بخش زندگی‌نامه داستانی کتاب‌های انگشتر فیروزه از عزت الله الوندی و محمد مسیح کردستان از نصرت الله محمود زاده

در بخش ترجمه، کتاب مجاهدین در بوسنی تروریست یا رزمنده با ترجمه محمد باقر پی پل زاده

و در بخش آثار مرجع نیز کتاب‌های فرهنگی اعلام شهدا و وصیت نامه شهدا انتشارات بنیاد شهید

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...