کتاب «سخت شیرین» به کوشش مریم خادمی و عاطفه مرادی و با تنظیم نهایی زهرا کاردانی از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسید.

سخت شیرین» به کوشش مریم خادمی و عاطفه مرادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «سخت شیرین» شامل 18 روایت‌ از 19 مادر است که از تقلای روزمره‌شان برای برقرار کردن اعتدال بین نقش مادرانه و رشد خود گفته‌اند. کتاب از دوراهی بین مادر بودن و رشد کردن فردی و اجتماعی روایت می‌کند؛ روایتی که در تلاش است بفهمد آیا یک مادر خوب بودن با رشد کردن در تضاد است؟ روایتی است از فراز و نشیب‌های این تلاقی و روایتی از سختی‌ها و شیرینی‌های این راه. این کتاب در یک کلمه روایت «مقاومت» است؛ مقاومت مادرانی که حرکت را با همه سختی‌هایش به جان خریده‌اند و در برابر رنج‌ها، نگرانی‌ها، تنهایی‌ها و شکست‌هایشان استواری و مقاومت پیشه کرده‌اند.

در پیشگفتار این کتاب آمده است:
«آیا خوب مادری کردن به معنای تمام وقت بودن آن است؟ آیا مادر خوب کسی است که روی خودش خط بکشد؟ یعنی کسی که با رضایت خاطر از همه علایق و استعدادهایش برای فرزندانش بگذرد و در نهایت هم حس قربانی شدن نداشته باشد؟ آیا چنین مادری می‌تواند شاد و بانشاط باشد؟ اگر زنی نشاط و آرامش نداشته باشد،‌ چگونه می‌تواند دل‌آرام و نشاط بخش خانواده باشد؟ وقفه در تحصیل برای یک مادر نشانه شکست و عقب‌افتادگی است؟ چه راه‌هایی برای پی گرفتن مسیر رشد فردی پس از دانشگاه وجود دارد؟ اگر رسالت‌های اجتماعی زن و مرد نمی‌شناسد، آیا نمی‌توان ارزش اجتماعی خلق کرد؛ ولی در ساختارهای رسمی اشتغال گرفتار نشد؟ آیا نمی‌توان کنشگری‌های اجتماعی خلاقانه‌ای رقم زد که از فاصله کار و زندگی کاسته باشد؟ آیا مادری نمی‌تواند خود بستر و زمینه‌ساز فعالیت‌های بسیاری باشد؟ آیا نمی‌شود خانه را به پایگاه اجتماعی مادر تبدیل کرد؟»

تلاش برای پاسخ به این سوالات و سوالات مشابه آن،‌ به تولید کتاب «سخت شیرین» منجر شده است. با اینکه روش معمول در چنین پژوهش‌های تجربه محوری استفاده از مصاحبه و سپس روایت آن به قلم یک نویسنده است،‌ تاکید این کتاب بر انتقال تجارب مادران به دست خود آنان بوده، بنابراین در روند تولید این کتاب، بر توانمندسازی مادران برای نوشتن تجربیات خود در قالب روایت اهتمام ورزیده شده و به جز سه روایت که با حفظ محتوا بازنویسی کامل شد،‌ بقیه روایت‌های کتاب به قلم خود مادران نوشته شده است.

مطالعه تجارب این مادران که در کنار مادر بودن به فعالیت‌های دیگری نیزمشغولند،‌ علاوه بر ایجاد پایگاهی از تجارب موفق در این زمینه، می‌تواند به نومادران و زنانی که در این دوراهی در حال تقلا هستند،‌ انگیزه بخشیده و کمک کند.

در یکی از روایت‌های این کتاب به نام «سیصد و پنجاه هزار نفری که متولد نمی‌شوند» چنین آمده است:
«بعد از دفاع پایان‌نامه در آخرین ماه‌های بارداری، نوبت به طرح رسید. باید طرحم را در یکی از مناطق محروم می‌گذراندم. اگرچه از ابتدای تحصیلم در آرزوی چنین روزهایی بودم، حالا اوضاع فرق می‌کرد؛ حالا مادر بودم. محمدعلی هشت‌ماهه بود و من در این مدت حتی برای دو ساعت هم از او دور نبودم. نگرانی مثل خوره به جانم افتاده بود. یک روز بیشتر به آغاز طرح نمانده بود که محمدعلی بیمار شد و تب کرد. چاره‌ای نداشتم، محمدعلی هشت‌ماهه‌ام را صبح زود به مادرم سپردم و به سمت کرج به راه افتادم.»

انتشارات سوره مهر،‌ کتاب «سخت شیرین» را در 292صفحه و به بهای 70هزار تومان به بازار فرستاده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...