گونتر گراس

26 اسفند 1384

گونتر-گراس

گراس تحت تأثیر تربیت کاتولیکی مادر، به خدمت در کلیسا مشغول شد. در پانزده سالگی برای گریز از محیط تنگ و فقیرانه خانوادگی، خدمت در ارتش هیتلری را با رغبت پذیرفت و در هفده سالگی به لشکر دهم توپخانه اس‌اس - فروندبرگ فرا خوانده شد... به تحصیل در رشته پیکرتراشی و قلم‌سیاه پرداخت... سالها عضو حزب سوسیال ‌دموکرات آلمان بود.

گونتر گراس(Grass – Gunter) نویسنده و داستان پرداز آلمانی. در ۱۶ اکتبر سال ۱۹۲۷ در گدانسک (به آلمانی: دانتسیگ) لهستان، از پدری آلمانی و پروتستان به نام ویلهلم و مادری کاتولیک که اصالتاً لهستانی بود به نام هلنه، زاده شد. گراس تحت تأثیر تربیت کاتولیکی مادر، به خدمت در کلیسا مشغول شد. در پانزده سالگی برای گریز از محیط تنگ و فقیرانه خانوادگی، خدمت در ارتش هیتلری را با رغبت پذیرفت و در هفده سالگی به لشکر دهم توپخانه اس‌اس - فروندبرگ فرا خوانده شد. در ۸ مه ۱۹۴۵ در مارین‌باد به اسارت نیروهای آمریکایی درآمد و تا ۲۴ آوریل ۱۹۴۶ در بازداشتگاه بود. تا پایان سال ۱۹۵۲ به تحصیل در رشته پیکرتراشی و قلم‌سیاه پرداخت. بعدها در دانشکده هنرهای تجسمی در برلین ادامه تحصیل داد. پس از اتمام تحصیلات به پاریس رفت و تا سال ۱۹۵۹ در آن‌جا اقامت کرد. گراس در سال ۱۹۵۴ با یک دانشجوی سوئیسی ازدواج کرد که این پیوندِ زناشوئی تا سال ۱۹۷۸ دوام داشت و ثمره آن پنج فرزند بود. او در سال ۱۹۷۹ مجددأ ازدواج و به اتفاق همسرش راهی هندوستان شد و برای شش ماه در کلکته زندگی کرد.

وی که برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1999 شد، اولین اثرش نه رُمان بود و نه مجموعه داستان­های کوتاه، بلکه دفتر شعری بود که در سال 1956 به‏‌چاپ رسید؛ یعنی درست سه سال پیش از انتشار رُمان «طبل حلبى» که معروف‏ترین اثر اوست. جالب آن که از این دفتر شعر در طول سه ‏سال فقط 700 نسخه به ‏فروش رسید. ولی پیداست که بعد از شهرت یافتن گراس، این دفتر شعر نیز همانند دیگر آثار او بارها تجدید چاپ شد. جالب‏ تر آن که گراس رُمان «طبل حلبى» را پیش­تر از انتشار دفتر شعرش، یعنى در سال 1954 به‏‌پایان رساند، ولی 5 سال طول کشید تا ناشری نشر و پخش آن را متقبل شد و به ‏‌این ترتیب نخستین چاپ آن در سال 1959 میلادی انتشار یافت. گونتر گراس در آثارش وضعیت‌های ویژه و استثنایی‌ را خلق می‌کند که با چاشنی طنز خاص خودش همراه است. ویژگی مهم دیگر آثار این نویسنده نگاه سیاسی او به تاریخ اروپا و به خصوص تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی آلمان است. غالب آثار او نقدی بر فاشیزم آلمان است.

گونتر گراس قبل از انتشار رمان برجسته‌اش طبل‌حلبی به گروهی به نام گروه 47  می‌پیوندد. این گروه از هنرمندان و نویسندگان پیش‌رویی مانند هاینریش بل تشکیل شده بود که از سیاست محافظه‌کارانه دولت آلمان بعد از جنگ جهانی دوم انتقاد می‌کرد و هم‌چنین معتقد به جنبش عدالت‌خواهانه پی‌گیر از سوی احزاب چپ بود. گونتر گراس ترسی از فعالیت سیاسی به شکل مشخص خود نداشت و معتقد بود که هنرمند باید در سیاست دخالت کند و به هیچ وجه نگران ‌آسیب‌پذیری وجه هنری آثارش نباشد. او برنامه‌های تبلیغاتی زیادی در حمایت از حزب سوسیال ‌دموکرات آلمان که مدتها عضو آن بود، برگزار کرد. وی همچنین به بخشی از چپ‌گرایان که نگاهی افراطی داشتند انتقاد می‌کرد و به عنوان مثال نمایش‌نامه معروف‌اش با عنوان ” پابرهنه‌ها تمرین انقلاب می‌کنند “ در واقع نقدی بر موضع گیری سیاسی بخشی از روشنفکران چپ در مقابل قیام کارگران در برلین شرقی در سال 1953 است.

برخی از آثارش عبارتند از: "موش و گربه" (1961)، "سال های سگی" (1963)، "سفره ماهی" (1977).

گونتر گراس در ۱۳ آوریل ۲۰۱۵ در بیمارستان شهر لوبک در شمال آلمان درگذشت.

مریم السادات فاطمی

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...