کتاب «اگر فریدا بود، چه می‌کرد؟» [What would Frida do?: a guide to living boldly] نوشته آریانا دیویس [Arianna Davis] با ترجمه زهرا عالمی از سوی نشر کوله‌پشتی روانه بازار کتاب شد.

اگر فریدا بود، چه می‌کرد؟» [What would Frida do?: a guide to living boldly]  آریانا دیویس [Arianna Davis]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این کتاب برداشتی مدرن از زندگی فریدا کالو را به تصویر می‌کشد؛ زنی که با وجود تمام مشکلات جسمی و روحی، به نمادی از امید، جسارت و تلاش بدل شده است.

در توضیحی بر این کتاب آمده که فریدا کالو به همان اندازه که به‌خاطر روح سرکشش مورد تمجید قرار گرفته، برای هنرش نیز مورد احترام است و امروزه نمادی فمینیستی از خلاقیت جسورانه محسوب می‌شود. نقاشی‌های او مورد تحسین علاقه‌مندانش در سراسر جهان قرار گرفته؛ اما شاید بزرگ‌ترین اثر هنری‌اش، زندگی‌اش باشد. کتاب «اگر فریدا بود، چه می‌کرد؟» به پوشش خاص این هنرمند، سیاست‌های صریح و بی‌باکی‌اش در عشق و هنر ـ حتی در مواجهه با مشکلات و شکست عاطفی ـ می‌پردازد.

در بخشی از این کتاب آمده است: «حتی اگر فریدا کالو را «قوی» بنامیم، باز او را دست‌کم گرفته‌ایم؛ با وجود اینکه چهل‌وهفت سال عمر کرد، در طول زندگی‌اش بیش از زندگی سایر مردم، از حوادث جان به‌ در برد. بااین‌حال یکی از ویژگی‌های بارزش این بود که هرگز اجازه نمی‌داد رنج‌هایش ـ چه روحی و چه جسمی ـ او را توصیف کنند.

تقریباً همه کسانی که در مکزیک از تصادف فریدا صحبت می‌کنند، معتقدند این تقدیر او بوده: او زنده ماند زیرا سرنوشتش این بود که زنده بماند و با یک زندگی پردرد دست‌وپنجه نرم کند. خود فریدا نیز این احساس را داشت که درد و مرگ اجتناب‌ناپذیرند؛ چراکه هرکدام از ما بار سرنوشت خود را به دوش می‌کشیم. بنابراین باید برای سبک‌بارشدن تلاش کنیم.»

کتاب «اگر فریدا بود، چه می‌کرد؟» نوشته آریانا دیویس، با شمارگان 1000 نسخه، در 240 صفحه، در قطع رقعی، به قیمت 50‌هزار تومان و با ترجمه زهرا عالمی، از سوی نشر کوله‌پشتی به کتابفروشی‌ها رسید.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...