ترجمه فرانسوی رمان «آمیناتا» [aminata] از لارنس هیل [Lawrence Hill]، استاد نویسندگی خلاق دانشکده زبان انگلیسی و مطالعات تئاتر دانشکده هنر، با جایزه ادبی در فرانسه تجلیل شد.

آمیناتا» [aminata] از لارنس هیل [Lawrence Hill]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این رمان در سال ۲۰۰۷ با عنوان انگلیسی «کتاب سیاهان» [The Book of Negroes] منتشر شده و اوایل امسال ترجمه و در فرانسه منتشر شد، جایزه فولیو تله‌راما [Folio Télérama] را برای مترجمش کارول نوئل دریافت کرد.

«کتاب سیاهان» سال ۲۰۰۷ برنده جایزه راجرز کانادا و جایزه نویسندگان مشترک‌المنافع در سال ۲۰۰۸ شد.

اقتباس تلویزیونی از این کتاب هم که فیلمنامه‌اش را هیل در قالب یک مینی‌سریال ۶ قسمتی نوشته بود، برنده ۱۱ جایزه سینمای کانادا شد.

«کتاب سیاهان» روایتی است از اسارت و بردگی «آمیناتا دیالو» در آفریقا و آمریکای شمالی و آزادشدن و بازگشت او به خانه‌اش.

هیل نویسنده و مقاله‌نویس کانادایی، خالق ۱۱ کتاب است که «کتاب سیاهان»، «غیرقانونی» در سال ۲۰۱۵ و کتاب اخیرش برای کودکان با عنوان «بئاتریس و کروک هری» از جمله کتاب‌های داستانی وی هستند. نوشته‌های وی اغلب بر تاریخ جهانی و سیاه پوستان کانادا، جستجوی خانه، هویت نژادی مختلط و تجربیات پناهندگان متمرکز است.

پروفسورهیل ۶۶ ساله که از سال ۲۰۱۶ در دانشکده مطالعات انگلیسی و تئاتر تدریس می‌کند، بنیانگذار برنامه مشترک کتاب‌خوانی در سراسر دانشگاه است. وی جوایز متعددی دریافت کرده که کسب ۸ عنوان دکتری افتخاری از دانشگاه‌های معتبر و نیز جوایز ادبی متعدد از جمله ایمپک دوبلین از جمله آنهاست.

................ هر روز با کتاب ................

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...