«جانوران بی‌سرزمین» [Beasts of No Nation]  نوشته اوزادینْما آیوالا [Uzodinma Iweala] منتشر شد.

جانوران بی‌سرزمین» [Beasts of No Nation]  نوشته اوزادینْما آیوالا [Uzodinma Iweala]

به گزارش کتاب نیوز، رمان «جانوران بی‌سرزمین» نوشته اوزادینْما آیوالا از سوی نشر نسل نواندیش با ترجمه مهدی گازر روانه کتابفروشی ها شد.

اوزادینما آیوالا (1982- ) نویسنده و پزشک نیجریه‌ای آمریکایی است. او دانش آموخته ادبیات انگلیسی دانشگاه هاروارد است. در سال 2011 در رشته پزشکی از دانشگاه کلمبیا فارغ التحصیل گردید. آیولا افتخاراتی نظیر جایزه‌ی آرت سایدنباوم لس‌انجلس تامیز، جایزه‌ی سو کاوفمن آکادمی هنر و ادبیات و جایزه‌ی یانگ کتابخانه عمومی نیویورک را از آن خود کرده است.

ناشر در معرفی این اثر آورده است:

جانوران بی‌سرزمین روایت داستان زندگی آگو، کودکی آفریقایی، است که پدرش را در جنگ‌های داخلی از دست می‌دهد و مادر و خواهرش نیز آواره می‌شوند. او در حین فرار، اسیر گروهی از شورشیان می‌شود و تحت تأثیر وسوسه‌های سرکردۀ شورشی‌ها، و به‌ناچار، به‌عنوان سرباز به گروهشان ملحق می‌شود. آگو که مدام به یاد خانواده و دهکده‌اش است، داستانِ دردناک و شوکه‌کننده‌ای از روزهایی روایت می‌کند که به‌عنوان یک قاتل، دست به کشتار و غارت مردم سرزمینش می‌زده است...
جانوران بی‌سرزمین برترین کتاب سالِ انتخابی توسط مجلۀ تایم و چند مجلۀ دیگر بوده است. کَری جوجی فوکوناگا در سال ۲۰۱۵ فیلم سینماییِ موفق و پرافتخاری به همین نام را به اقتباس از داستان این کتاب بر روی پرده برد که جوایز و افتخارات متعددی را نصیب خود ساخت.

مهدی گازر مترجم این اثر پیش از این «دختر لبخند مرواریدی» و چندین اثر داستانی دیگر را ترجمه کرده است. 

«جانوران بی‌سرزمین» نوشته اوزادینْما آیوالا در 128 صفحه و قیمت 37500 تومان منتشر شده و در دسترس علاقمندان قرار داد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...