جایزه کتاب شیرهای جوان کتابخانه عمومی شهر نیویورک به کاترین لیسی رسید.

کاترین لیسی [Catherine Lacey] نیمکت [Pew]  جایزه کتاب شیرهای جوان [2021 Young Lions Fiction Award]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کاترین لیسی [Catherine Lacey] با کتاب داستان نیمکت [Pew] توانست جایزه کتاب شیرهای جوان [2021 Young Lions Fiction Award] را کسب کند. این جایزه هر سال از سوی کتابخانه عمومی شهر نیویورک به نویسندگان جوان زیر 35 سال داده می‌شود.

رمان نیمکت از سوی انتشارات مک‌میلان در سال 2020 وارد بازار کتاب آمریکای شمالی شد و با استقبال زیادی روبرو شد. این کتاب پیش از این در لیست نامزدهای نهایی جایزه دیلان توماس کشور ولز و در بین لیست نامزدهای اولیه جایزه قلم آمریکا قرار گرفته بود.

جایزه شیرهای جوان کتابخانه عمومی شهر نیویورک امسال بیست و یکمین دوره خود را سپری می‌کند و هر سال 10هزار دلار به برنده خود اعطا می‌کند. نامزدهای دیگر دریافت جایزه امسال شیرهای جوان کتاب‌های خدایان کوچک نوشته منگ جین، موقت نوشته هیلاری لیچر، زندگی واقعی نوشته براندون تیلور و چقدر این تپه‌ها طلا هستند نوشته پم زانگ بودند.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...