شازده حمام فقط خاطره نیست، هنر تصویرسازی شازده حمام دریچهای باز کرده است روی زندگی تودههای مردم... شکاف واضحی بین نقشهای اجتماعی بین زنان و مردان وجود دارد... این کتاب را در مرکز زندانهای کشور به صورت انبوه میبرند تا در کتابخانهها، زندانیان با شوق بخوانند... سرتاسر شازده حمام نمایش صورتهایی از خشونت است که بشر سعی در کنترل آن دارد... دکتر پاپلی کار خیر را در موضوع خود انسان دید و موضوعش توسعه انسان بود. توسعه انسان مقدم بر توسعه ایران است
...
اوضاع به قدری سخت شده که بین 9 شخصیت نمایش بعضی به خودکشی اندیشیدهاند... زیستن در امریکا، شما را امریکایی نمیکند. شما باید یاد بگیرید از میوههای امریکاییها لذت ببرید اما شما از این میوهها لذت نبردهاید. شما تنها از خارها و سختیها لذت بردهاید... درباره نیمه تاریک جامعهاند. آدمهایی که دیده نمیشوند... به کنشگران جدی کمپینهای انتخاباتی دونالد ترامپ بدل شدند
...
داستان سه نسل از خانواده «یو» در شهرستان گائو می... به دلیل وقوع انقلاب فرهنگی تحصیل را رها کرد و همپای با موج انقلابیون به مدت ۷ سال در روستاها به کارهایی نظیر دامداری، چمن زنی، کاشت ذرت، پرورش پنبه، برداشت گندم و باربری با چرخ دستی پرداخت... چهار سال کتابداری در ارتش... همسرش مورد اصابت گلوله ژاپنیها قرار میگیرد... روستای خود را دوست دارد و در عین حال از آن متنفر است... مبارزه میکنیم تا یا همه مثل ماهی بمیریم، یا این تور پاره شود
...
چشمش به زنی میافتد که نمیتواند نامش را به خاطر بیاورد... یک کودک و یک کشور در پایان تاریخ... تاریخچه کاملی از هنر اُپرا... بیوگرافی تام استاپرد از تولدش در چکسلوواکی تا فرار خانوادهاش از حکومت نازیها... تحقیقاتش در صنعت مُد و لباس را با داستان زندگی خصوصی خود در میان لباسها، ترکیب کرده است... سرنوشت دو برادر به تصویر کشیده میشود که یکی نویسندهای موفق و دیگری دزدی فراری است
...
قمارباز با ۲۳۰ نوبت و مجموع شمارگان 287هزار نسخه در صدر فروش... در زنان داستانهایش ترکیبی از پاکی، شرافت و حماقت را میپسندد... زنی را توصیف نمیکند مگر در نسبتش با مردان... این کودکان به واسطهی رنجهایی که در کودکی کشیدهاند، عقل زودرس دارند... خوانش آثار داستایفسکی، بدون در نظر گرفتن نقش رهبانیت ارتدوکس در آنها به مشکل برمیخورد... بدترین و کثیفترین و شرورترین انسانها نیز جلوههایی از خداوندند
...
پیش از بوکر او هرگز نتوانسته بود صرفا از طریق داستانهایش مخارج زندگیش را تامین کند... تنها در بریتانیا ۸۰۰ هزار نسخه فروخته... برنده شدن در این جایزه به یک نوع «تاجگذاری» تبدیل شده است... هر سال مجموعه جدیدی از داوران انتخاب میشوند... برخی از ناشران نیز رزومه داوران را موشکافی میکنند و آثار پیشنهادی را مطابق سلیقه آنها ارائه میدهند... برنده شدن بسیاری را تبدیل به نویسندگانی مضطرب میکند
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
ما خانوادهای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانهستیزی عراقیها و تحریکات دولت تازه تأسیسشدهی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایتبخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربهدری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم
...
رومر در میان موج نوییها فیلمساز خاصیست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلمهای ارزان قیمت، صرفهجویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفهای انتخاب میکند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوهی رفتار مردم معمولی میگیرد که در دورهای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کمحادثه، اما با گفتوگوهایی سرشار از بارِ معنایی میسازد... رومر در جستوجوی نوعی «زندگیسازی» است
...
درباریان مخالف، هر یک به بهانهای کشته و نابود میشوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را میزنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائممقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن میکنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا بهظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز میزند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول میکند
...
مردم ایران را به سه دستهی شیخی، متشرعه و کریمخانی تقسیم میکند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دستهی «ترک» و «فارس» تقسیم میکند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانههای کتاب حتی به مورد «شمالیها» و «جنوبیها» میرسد... اصرار بیشاز اندازهی نویسنده به مطالبات قومیتها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خستهکننده و ملالآور میشود و به نظر چنین میآید که خواستهی شخصی خود اوست
...
بیفایده است!/ باد قرنهاست/ در کوچهها/ خیابانها/ میچرخد/ زوزه میکشد/ و رمههای شادی را میدرد./ میچرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشکهایم میشویم/ پاک نمیشود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف میشد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیدههای آن، ورای نظام موسیقایی، لازمههای شعری فاخرند
...