جایزه نبولا (Nebula Awards) یکی از معتبرترین جوایز ادبی برای آثار علمی‌تخیلی و فانتزی در آمریکاست که هر سال توسط انجمن نویسندگان علمی‌تخیلی و فانتزی آمریکا (SFWA) اهدا می‌شود.

برندگان جایزه نبولا 2025 معرفی شدند

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، جایزه نبولا اغلب به‌عنوان معادل «امی» برای ادبیات علمی‌تخیلی شناخته می‌شود و حتی از جایزه هوگو نیز با اهمیت‌تر شمرده می‌شود. نویسندگان یا آثار برگزیده توسط اعضای فعال SFWA انتخاب و امتیاز می‌گیرند. طی دو مرحله، ابتدا نامزدها انتخاب می‌شوند و سپس رأی‌گیری برگزار می‌شود و برندگان در مراسمی در خرداد ماه اعلام می‌شوند .

انجمن نویسندگان علمی-تخیلی و فانتزی آمریکا برندگان آخرین دوره این جایزه را طی مراسمی که در شهر کانزاس و به‌صورت آنلاین از طریق یوتیوب برگزار شد، اعلام کرد:

بهترین رمان:

«کسی که می‌توانی درونش لانه بسازی» نوشته‌ی جان ویسول (انتشارات آرکادیا)

نامزدها:
«جهان‌های خفته حافظه ندارند» اثر یاروسلاو بارسوکوف؛ «سقوط راکس» اثر واجرا چندراسکرا؛ «پاره‌پاره» اثر کرستین هال؛ «جادوگری که به دیدار آمد» اثر تی. کینگ‌فیشِر؛ و «کتاب عشق» اثر کلی لینک.

بهترین نوولا:

«قمار سنجاقک» نوشته‌ی اِی. دی. سویی (انتشارات نئون)

نامزدها:
«قصاب جنگل» اثر پریمی محمد؛ «دندان‌های انقراض» اثر ری نیلر؛ «رویای کشتی گمشده» اثر سوی دِیویس اوکونگبووا؛ «کنتس» اثر سوزان پالومبو و «تمرین، افق، و زنجیر» اثر سوفیا سَمَتار.

بهترین نوولت:

«مطالعه‌ی منفی درباره‌ی حالت پنجم بودن» نوشته‌ی ای. دبلیو. پریهاندیتا (انتشارات کلارک)

نامزدها:
«برادری در خیابان مونتاگ ویدیو» اثر توماس ها؛ «کاتیا و دومین غرق شدن بابا ریچکا» اثر کریستین هانولسی؛ «دختر دیگری زیر ناقوس آهنین» اثر آنجلا لیو؛ «چیزی که هر مرده‌ای می‌خواهد» اثر ایمی اوگدن؛ «بدن‌های جوانا» اثر اوژِنیا تریان‌تافیلّو و «جهان تنهایی» اثر اوژِنیا تریان‌تافیلّو.

بهترین داستان کوتاه:

«چرا فقط آن بچه را در چاله‌ی اوملاس نمی‌کشیم؟» نوشته ایزابل جی. کیم (انتشارات کلارک)

نامزدها:
«دام جادوگر» اثر جنیفر هوداک؛ «پنج منظر از سیاره تارتاروس» اثر راشل کی. جونز؛ «ایوان: باقی‌مانده‌ای» اثر جردن کورلا؛ «خون‌آشام» اثر پی‌اچ. لی و «به شما یاد می‌دهیم چگونه بخوانید» اثر کارولین ام. یواچیم

جایزه آندره نورتن (برای ادبیات نوجوان):

«راهنمای نکروَنسِر جوان برای ارواح» نوشته ونسا ریچی-تود (منتشر شده به صورت خودنشر)

نامزدها:
«خیال‌پرداز» اثر راب کامرون؛ «بافته‌شده» اثر لیا سایپِس؛ «بنی رامیرز و تقریباً درگذشتگان» اثر خوزه پابلو ایریارته؛ «طوفان ماه» اثر یون ها لی و «دل‌پازل» اثر جن ریس.

جایزه ری بردبری (برای بهترین اثر در رسانه دیداری):

«تل‌ماسه: بخش دوم»

نامزدها:
ندکتر هو: نقطه و حباب»؛ «دیدم که تلویزیون می‌درخشد»؛ «کااُس»؛ «پایین‌عرشه استار ترک»؛ «جادوگر»

................ هر روز با کتاب ................

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...