رمان «شب افسون» [Enchanted night] نوشته استیون میلهاوزر [Steven Millhauser] با ترجمه‌ی جواد همایون‌پور توسط نشر ثالث منتشر شد.

شب افسون» [Enchanted night]  استیون میلهاوزر [Steven Millhauser]

به گزارش کتاب نیوز، استیون میلهاوزر (1943- ) داستان کوتاه‌نویس و رمان‌نویس آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر برای داستان در سال ۱۹۹۷ است.

نشر ثالث در معرفی این اثر آورده است:

یک شب گرمِ تابستانی، با ماهِ پُر و هاله‌ی جذبه و الهام. مانکن در ویترین و عروسک‌ها در زیرشیروانی به جنبش درمی‌آیند. بچه‌ها از نوایی در دوردست از خواب برمی‌خیزند. دختری در حیاط با محبوب شبح‌وارش دیدار می‌کند. نویسنده‌ی درمانده‌ای که بَداحوال است و به مهتاب بد می‌گوید... جادویی دیگر از استیون میلهاوزر.
شمایی که اصلاً دلش را ندارید تنها زندگی کنید، دیگر نباید دلتان به حال من بسوزد. ماهایی که تنها زندگی می‌کنیم، عادت‌های بامزه‌ای هم پیدا می‌کنیم چون کسی نیست که چیزی را به ما گوشزد کند. گاهی فقط یک لنگه جوراب می‌پوشیم، در شب‌های تابستان با صدای بلند حرف می‌زنیم. چقدر خوب است در چنین شبی در حیاط قدم زدن و تازگی چمن را بوییدن. مطمئناً هیچ قانونی این را ممنوع نکرده.

«شب افسون» نوشته استیون میلهاوزر در 168 صفحه و قیمت 42 هزارتومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...