رمان «شب افسون» [Enchanted night] نوشته استیون میلهاوزر [Steven Millhauser] با ترجمه‌ی جواد همایون‌پور توسط نشر ثالث منتشر شد.

شب افسون» [Enchanted night]  استیون میلهاوزر [Steven Millhauser]

به گزارش کتاب نیوز، استیون میلهاوزر (1943- ) داستان کوتاه‌نویس و رمان‌نویس آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر برای داستان در سال ۱۹۹۷ است.

نشر ثالث در معرفی این اثر آورده است:

یک شب گرمِ تابستانی، با ماهِ پُر و هاله‌ی جذبه و الهام. مانکن در ویترین و عروسک‌ها در زیرشیروانی به جنبش درمی‌آیند. بچه‌ها از نوایی در دوردست از خواب برمی‌خیزند. دختری در حیاط با محبوب شبح‌وارش دیدار می‌کند. نویسنده‌ی درمانده‌ای که بَداحوال است و به مهتاب بد می‌گوید... جادویی دیگر از استیون میلهاوزر.
شمایی که اصلاً دلش را ندارید تنها زندگی کنید، دیگر نباید دلتان به حال من بسوزد. ماهایی که تنها زندگی می‌کنیم، عادت‌های بامزه‌ای هم پیدا می‌کنیم چون کسی نیست که چیزی را به ما گوشزد کند. گاهی فقط یک لنگه جوراب می‌پوشیم، در شب‌های تابستان با صدای بلند حرف می‌زنیم. چقدر خوب است در چنین شبی در حیاط قدم زدن و تازگی چمن را بوییدن. مطمئناً هیچ قانونی این را ممنوع نکرده.

«شب افسون» نوشته استیون میلهاوزر در 168 صفحه و قیمت 42 هزارتومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...