اسپانیا و فرزندان گم‌شده‌اش | مرور


داستان‌ها بال‌ و پر پرواز آدمی هستند. آنها پنجره‌هایی هستند که گشوده می‌شوند تا ما زمان را درنوردیم و روانه‌ی فراسوی مرزها شویم. و اما «فواره‌های سکوت» [The fountains of silence] اثر روتا سپتیس [Ruta Sepetys] با ما از اوضاع و احوال اسپانیا در سیطره‌ی حکومت دیکتاتوری «فرانچسکو فرانکو» سخن می‌گوید.

خلاصه رمان فواره‌های سکوت» [The fountains of silence] اثر روتا سپتیس [Ruta Sepetys]

سپتیس داستانش را با ساختاری ساده و محکم نوشته است. او مخاطبانش را با حکایت یک عشق همراه می‌سازد، هر چند آن‌چه که حوالی آدم‌های داستانش می‌گذرد، جهانِ سراسر اندوه و پرسشی است که از فقر و ستم و ترس وبی‌عدالتی نشان دارد. این کتاب که در سال ۲۰۱۹ انتشار یافت، چهارمین اثر ازسپتیس است که خود فرزند خانواده‌ای پناهنده از لیتوانی است که هم اکنون در آمریکا روزگار می‌گذراند و از بیم‌ها و امیدها داستان می‌نویسد. تردیدی نیست که گذشته‌ی سرزمین‌ها و اشکها و لبخندهای اهالی‌اش در تاریخ ماندگار می‌شود و داستانها این سرگذشت را روانه‌ی دریچه‌ی نگاه و اعماق قلب انسانها می‌سازند. و این همان شنل درخشانی است که بر پیکر رمان‌های تاریخی نگاه‌ها را به خود می‌خواند و بخشی از گذشته را در وجود آنها که با این کتاب‌ها همراه می‌شوند، ماندگار می‌سازد.

عاشقانه‌ای در یک هتل
داستان «فواره‌های سکوت» در هتلی بنام «کاستلانا هیلتون» در سال ۱۹۵۷ جان می‌گیرد و با پدیدار شدن یک دلبستگی پیش می‌رود. کسی نیست که نداند، عشق از دیرباز همواره قصه‌ای جذاب بوده که مخاطبان را با خویش همراه می‌سازد و این بار عشق میان آنا، خدمتکار زیبا و باهوش هتل و دانیل، جوان آمریکایی‌اسپانیای ثروتمند و شیفته‌ی عکاسی که همراه با پدر و مادرش مهمان هتل است، پدید می‌آید و در بستری از اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اسپانیا پس از جنگ داخلی و حکومت دیکتاتوری فرانکو قد می‌کشد. آنا پدر و مادرش را از دست داده و نمی‌تواند از آنها حرف بزند. او آنها را از دست داده، چرا که جمهوری‌خواه بودند. آنها آموزگارانی بودند که سودای توسعه‌ی مکتب مونته سوری و متدهای پرورش کودک را در سر داشتند ولی این بر خلاف میل فرانکو بود که فرمان داده بود تا تمامی مدارس اسپانیا زیر نظر کلیسای کاتولیک اداره شوند. آنا باید سکوت می‌کرد. مهمانان هتل کنجکاو بودند و دلشان می‌خواست از جنگ داخلی اسپاینا بدانند، ولی آنا مطابق سیاست هتل و عهدی که با خود بسته بود، سکوت پیشه می‌کرد و این همان سکوتی بود که بر گرداگرد مردم پرسه می‌زد تا زندگی سخت و لرزان‌شان فرو نریزد.

طبق برآورد پژوهش‌ها احتمالا بیش از سیصدهزارکودک ازوالدین خونی دزدیده و به خانواده‌های، به زعم حاکمیت، «کمتر منحط» واگذار یا فروخته شدند. فرزندخواندگی و بچه‌دزدی از سال ۱۹۳۹ شروع شد و تا دهه ۱۹۸۰ ادامه یافت.

این بخشی از یادداشت سپتیس است که در صفحات آغازین کتاب آمده است. باید گفت، تردیدی وجود ندارد که چینش آدم‌های داستان با توجه به حرفه و دلبستگی‌هاشان در کنار هم از سوی نویسنده‌ی اثر، بسیار هوشمندانه صورت گرفته است. «دانیل ماتسون» که از تکزاس آمده، بر خلاف میل و خواست پدر مایل است در آینده یک عکاس خبری باشد، وی با دوربینش به ثبت لحظه‌‌ها می‌پردازد والبته همین نیز زیر سایه‌ی فرانکو آسان نیست. عکس‌های دانیل روایت‌هایی از مادرید و آرزوها و حسرت‌های مردمش را شکل می‌دهد. مردمی که هر یک چیزی برای پنهان کردن دارند. اما در این میان روایت کودکانی که گم می‌شوند و تابوت‌های خالی کوچکی که به خاک سپرده می‌شوند از همه تکان‌دهنده‌تر است. این تابوت‌ها از کلینیک زایمان برای دفن راهی قبرستان می‌شوند. پچ‌پچ‌ها حوالی ‌نوزادانی چرخ می‌خورد که زنده‌اند اما به پدران و مادران‌شان گفتند، مرده‌اند. این پدران و مادران که ازجمهوری‌خواهی نشان دارند بنا به تشخیص حکومت شایسته‌ی فرزند پروراندن نیستند و نوزادانشان را مرده اعلام می‌کنند تا کودکانشان را در قبال دریافت پول به خانواده‌های دیگر بسپارند.

بی‌شک حضور «دانیل ماتسون» با دوربینش در فواره‌های سکوت، دریچه‌ای ارزشمند به روی مخاطبان می‌گشاید، چرا که او از آن سوی مرزها آمده و با نگاهی کنجکاو به دور و بر خویش می‌نگرد و به دنبال ثبت سایه‌روشن‌ها با دوربین خویش است. او می خواهد مردم جهان را از آنچه در اسپانیای سالهای پس از جنگ داخلی می‌گذرد، آگاه سازد و در کنارش به اهداف حرفه‌ای خویش نیز دست یابد. و همه‌ی اینها مخاطبان «فواره‌های سکوت» را با مقطعی حساس از تاریخ اسپانیا آشنا می‌کند که بسیار ارزشمند است.

چاپ نخست رمان «فواره‌های سکوت» با ترجمه‌ی روان و شیوای فاطمه غفاری مترجم گیلانی در ۳۹۳ صفحه و با بهای ۱۹۵ هزارتومان از سوی نشر آفتابکاران روانه‌ی بازار کتاب ایران شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...