تفتیش عقاید | آرمان امروز


در رمان «کمیته» [اللجنة] اثر صنع‌الله ابراهیم [Sonallah Ibrahim] نویسنده مصری که با ترجمه احسان موسوی‌خلالی در نشر برج منتشر شده، تلاش شده تا این اثر با «محاکمه»ی کافکا و به‌طور کلی با جهان‌های دیگری که کافکا در آثارش به تصویر می‌کشد، مورد مقایسه قرار گیرد، که البته این نظر چندان درست نیست؛ تمثیل‌ها و تعلیقِ کافکا با اسرار غیرقابل درکش راه انواع تفسیرها را به‌روی خواننده و منتقد باز گذاشته ‌است، اما ابراهیم به‌جای رمزوراز در داستانش به طعنه‌زدن می‌پردازد.

خلاصه رمان کمیته» [اللجنة] اثر صنع‌الله ابراهیم [Sonallah Ibrahim]

نقطه آغاز داستان مواجهه راوی با کمیته است؛ راوی با کمال میل و حتی با اشتیاق در آنجا حاضر می‌شود. کمیته از قدرت بالایی برخوردار است که راوی می‌داند رضایت ایشان فرصتی عالی پیش روی او قرار می‌دهد، هرچند به‌طور کامل دلیل آن را نمی‌داند.

راوی تمام سال گذشته را صرف آماده‌شدن برای این جلسه کرده است، اما هنوز نمی‌داند باید انتظار چه چیزی را داشته باشد. با وجود آغاز جلسه‌ کمیته، راه و روش کار همچنان مرموز است. پرسش‌ها مبهم و خواسته‌هایشان غالبا مستبدانه، بی‌جا و بی‌معنا به‌نظر می‌رسد. ولی راوی همچنان گمان می‌کند که پشت تمام این کارها باید معنا و هدفی نهفته باشد و به مغزش فشار می‌آورد تا آن را دریابد.
زمان و مکان وقوع داستان مصر در اواخر دهه ۱۹۷۰ است. کارتر رییس جمهور وقت ایالات متحده است و بیشتر ارجاعات رمان هم به آن زمان برمی‌گردد. اما کمیته در این داستان نهادی بین‌المللی است و اصولا چیزی بیش از یک نهاد ملی است، مثلا زبان کاری رایج در کمیته عربی نیست.

گرچه ابراهیم نویسنده مصری مشهور و محبوبی است، ناچار شد «کمیته» را در لبنان منتشر کند، انتشار این کتاب در سراسر جهان جنجال به پا کرد. روایتی که در آن مردی بدون نام که همان راوی است با معرفی خود به کمیته درخواست چیزی را دارد که تا پایان داستان مشخص نیست، اما او به‌شدت خواهان آن است. تا بدان‌جا که خود را در معرض تفتیش و بررسی طولانی، خسته‌کننده و تحقیرآمیز کمیته قرار می‌دهد. پرسش‌ها و مطالبات اعضای کمیته قاعده و قانونی ندارد، آن‌ها از راوی می‌خواهند که برقصد و او هم خواسته‌شان را برآورده می‌کند. سپس از او‌ تقاضاهای شرم‌آور و غیراخلاقی می‌کنند که مردانگی‌اش را زیرسوال می‌برد، سپس کمیته که گویا از این شیطنت‌‌ها خسته شده از او می‌پرسد که: «در بین نبردها، تحولات یا اختراعات بشر کدام‌یک در خاطر باقی خواهد ماند؟»

راوی با تردید درمورد کوکاکولا و تاریخچه آن صحبت می‌کند که در رژیم جمال عبدالناصر ممنوع بود و تنها پس از دوران او آزاد شد!
توضیحات کامل و جالب راوی در مورد کوکاکولا آن‌ها را راضی نمی‌کند و از راوی می‌خواهند که برایشان در مورد اهرام ثلاثه صحبت کند. او باز توضیحات کاملی ارائه می‌دهد و ادعا می‌کند که این بنا را به احتمال زیاد اسرائیلی‌ها ساخته‌اند؛ زیرا مصری‌ها هرگز خلاقیت، اصالت یا فناوری لازم برای ساختن چنین سازه خارق‌العاده‌ای ندارند.

کمیته‌ی صنع الله ابراهیم

کمیته بدون تصمیم‌گیری تعطیل می‌شود و چندماه بعد در تلگرافی از راوی می‌خواهند درباره بزرگ‌ترین مشاهیر معاصر عرب تحقیق کند. راوی پس از تفکری طولانی تصمیم می‌گیرد دولتمرد یا ستاره سینما انتخاب نکند و به بررسی شخصیتی مرموز اما تاثیرگذار می‌پردازد که ارتباطات و علاقمندی‌هایش ابعاد جهانی دارد؛ دکتر که ظاهرا تنها یک اپراتور است، اما درحقیقت یکی از نخبه‌‌های پنهانی است که در مصر دوران انورسادات در دهه ۷۰ شکوفا می‌شود؛ مسلما دوری دکتر از تبلیغات و سانسور اطلاعات مهم درمورد او، کار تحقیق را مشکل می‌سازد. درخواست‌های نامعقول کمیته همچنان ادامه می‌یابد و با وجود تلاش زیاد راوی، زندگی او در معرض نابودی قرار می‌گیرد.

در خلال دهه‌های ۱۹۶۰- ۱۹۵۰ ناصر (رییس‌جمهور مصر) چندین‌بار دستور بازداشت دسته‌جمعی چپ‌گرایان، بنیادگرایان اسلامی و به‌طور کلی روشنفکران را صادر کرد. ابراهیم، روزنامه‌نگار جوان چپ‌گرا و دانشجوی تئاتر سابق در یکی از همین پاکسازی‌ها دستگیر و به ۵ سال حبس محکوم شد. شرایط زندان بسیار ناگوار بود و دست‌کم یکی از نویسندگان همراه او زیر شکنجه جان سپرد. اما به‌نظر می‌رسد برای ابراهیم و بسیاری دیگر شرایط زندان همان محرکی را فراهم می‌کند که دوره‌های نویسندگی خلاق در آمریکا ارائه می‌کند. درحقیقت ادبیات زندان یکی از ژانرهای مهم ادبیات مصر است. زمانی که ابراهیم از زندان آزاد شد، تبدیل به یک داستان‌نویس شده بود. رمان «کمیته» در اصل تحقیر و وحشت ناشی از تجربه سانسور را به چالش می‌کشد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...