دویدن در پی آواز حقیقی | اعتماد


آیا این امکان وجود دارد انسان برده چیزهایی شود که ساخته دست خودش است؟ استنلی کوبریک در فیلم اُدیسه فضایی (A Space Odyssey) نشان می‌دهد که بله، امکان دارد. در این فیلم اوج توانایی ابزارهای ساخته شده توسط انسان، در استفاده از کامپیوتر متبلور می‌شود. این وسیله که همسطح و همتراز خود انسان می‌شود، به مرور تهدیدی برای جایگاه او شده و حتی به ایجاد شکل جدیدی از انسان مبادرت می‌ورزد. مثال دیگر، بروکراسی است. بروکراسی نیز همچون هزارتویی، انسان‌ها را اسیر پیچ‌وخم‌های خود کرده و حتی از ابزار بسیار فراتر رفته و به هدف تبدیل شده است.

روش تحقیق کیفی در علوم اجتماعی مقصود فراستخواه

روش‌ها و تکنیک‌های تحقیق هم اینچنین شده‌اند و برخی از محققان و پژوهشگران را در سیطره خود درآورده‌اند. طُرفه آنکه گاهی روش‌های تحقیق به ویژه روش‌های تحقیق کمی، خود ممکن است مانع تحقیق شوند، یعنی سدی در مقابل شناخت حقیقت ماجراها و مسائل بسازند و این زمانی اتفاق می‌افتد که ابزارها تبدیل به هدف می‌شوند یا ابزارهای بشرساخت، بر انسان تفوق یافته و مسلط می‌شوند. در تحقیقات کمی، بیشتر احتمال دارد که پژوهشگر به یک روبات تحقیقاتی تبدیل شده و از تحلیل عمیق دور بماند. هر چند ظاهرگرایی و فرمالیسم علمی می‌تواند دامن پژوهش‌های کیفی را هم بگیرد اما این مساله به طور بالقوه بیشتر می‌تواند خود را در تحقیقات کمی نشان دهد.

همواره چیزهایی در جایی از این دنیا منتظر دانسته شدن است. پژوهشگران هستند که در جست‌وجوی دانش، پرده‌های غیب را کنار زده و جلوه‌هایی از پرتو حقیقت را آشکار می‌کنند. تغییر جوامع از وضعیت ساده به وضعیت پیچیده، موجب به وجود آمدن مسائل بیشتر و متنوع‌تر شده است که حیرانی انسان را به دنبال داشته است. حل این مسائل نیازمند دانش برآمده از پژوهش است، اما تحقیقات کمی، نمی‌تواند به تنهایی، پیچیدگی‌های جهان ما را بازنمایی کند.

کتاب «روش تحقیق کیفی در علوم اجتماعی با تاکید بر نظریه برپایه (گراندد تئوری)» نوشته اندیشمند فاخر آقای مقصود فراستخواه که اخیرا منتشر شده، یکی از معدود کتاب‌های تالیفی است که سیر تطور و احساس نیاز به تحقیقات کیفی و گذار از تحقیقات کمی را به خوبی نشان می‌دهد. آنجا که می‌گوید: «وقتی یک پارادایم دیگر نمی‌تواند سرویس بدهد و روش‌ها، مفاهیم، متافیزیک، ابزارها و هنجارهای تشکیل‌دهنده پارادایم کارایی خود را از دست می‌دهند، اینجاست که پارادایم دچار بحران شده و زمینه‌های چرخش پارادایمی و انقلاب علمی تازه شکل می‌گیرد» (صفحه 26 کتاب) . بدین‌ترتیب «از نیمه دوم سده بیستم میلادی، محدودیت‌های پارادایم کمی، اینجا و آنجا برملا و احساس می‌شد و محققان می‌دیدند با آن نمی‌توانند طرح مساله، حل مساله و حل معما بکنند.» (صفحه 27 کتاب) . می‌توان گفت «دوران اثبات‌گرایی و غلبه سرمشق کمی در دنیا به پایان رسیده و متعلق به قرن بیستم بوده است.» (صفحه 24 کتاب).

در حوزه تحقیقات، ما نیازمند سوخت‌های روشی جدیدی برای حرکت به سوی چشم‌اندازهای نو هستیم. تحقیق کیفی، گامی در جهت شناخت عمیق‌تر پدیده‌های بشری است. تحقیق کیفی به طور معمول متمایل به بررسی تجارب، ادراکات، فهم و تفسیر مردم از وجوه مختلف زندگی شان و ماهیت و واقعیت دنیای پیرامونی آنها دارد. تحقیق کیفی، مشاهده‌گر دنیا را در مرکز توجه قرار می‌دهد و مجموعه شیوه‌ها و روش‌های ابزاری و تفسیری را دربرمی‌گیرد تا دنیا را فهم‌پذیرتر و آشکارتر بنماید. محققان تحقیقات کیفی به مطالعه امور در محیط طبیعی آنها می‌پردازند و تلاش برای شناخت پدیده‌ها در موقعیت‌هایی که مردم به آنها معنا می‌بخشند، دارند.

اما «در تحقیق کمی، کنجکاوی ما بیش از اینکه به خود جهان باشد به نظریه است. می‌خواهیم ببینیم قابلیت پیش‌بینی در یک نظریه چقدر است و این نظریه تا چه گستره‌ای می‌تواند جهان انسانی و اجتماعی را تبیین و پیش‌بینی کند. اما در تحقیق کیفی، حساسیت محقق به خود محتوای جهان انسانی و اجتماعی است. می‌خواهد آن را بدون چارچوب‌های نظری پیشین، با همان حالت کمتر دست خورده و کمتر نظری‌اش بفهمد و توضیح تازه و اکتشافی و در عین حال نه شخصی و دلبخواهی بلکه روشمند و سیستماتیک و عمومی و میان ذهنی برای موضوع خاصی از جهان اجتماعی و انسانی به دست بیاورد.» (صفحه 35 کتاب).

یک حسن مهم این کتاب زبان نوشتاری آن است که روان و صمیمی است. گویی نویسنده کنارتان نشسته و با شما حرف می‌زند. کلمات و جملات کتاب، از دل برآمده و بر دل می‌نشیند. ذکر مثال‌های بومی از انواع تحقیقات کیفی نیز باعث شده که کتاب، فهم پذیرتر شود. نکته مهم دیگر اینکه با پرسش‌های متعددی در مورد پژوهش کیفی وارد این کتاب شده و شروع به خواندن می‌کنیم و با پاسخ‌های درخوری از آن خارج می‌شویم.

از دیگر ویژگی‌های مثبت این کتاب این است که قطور و مطول نیست و در عین حال، مطالب مهم و اساسی در مورد تحقیقات کیفی و انواع آن (مردم‌نگاری، پدیدارشناسی، موردکاوی، تحقیق روایی و گراندد تئوری) را بیان می‌دارد. البته تاکید اصلی کتاب بر توصیف روش گراندد تئوری است که یکی از معتبرترین روش‌های تحقیق کیفی محسوب می‌شود. این کتاب برای گراندد تئوری معادل «نظریه برپایه» را انتخاب کرده است. «کی مجاز هستیم به سوی نظریه برپایه برویم؟ وقتی که در عرف علمی جای خالی یک نظریه احساس می‌شود. یک زمینه خاص، یک موقعیت خاص در اینجا هست که نظریه‌های موجود متعارف کفاف نمی‌کنند. تحقیقاتی شده است ولی هنوز همچنان ابهاماتی باقی است. اطلس نظری ما نیاز به تکمیل دارد. نظریه‌های بدیع تازه‌ای نیاز هست یا حتی دنبال نظریه تازه‌ای نیستیم بلکه فقط می‌خواهیم فرضیه‌هایی تازه تولید بکنیم برای تحقیقات کمی و محققان بعد از خودمان یا برای تحقیقات بعدی خودمان.» (صفحه 77 کتاب)

«معمولا فرضیه را حدس هوشمندانه می‌نامند که محققان در ظل یک نظریه آماده، آن را با مشاهدات معمولی تنظیم می‌کنند. نور نظریه کمک می‌کند ما متغیرهای مشخصی داشته باشیم و رابطه این متغیرها را در قالب فرضیه‌هایی متناظر با یک چارچوب نظری مشخص و جهان روا تنظیم کنیم. اینچنین است که از فرضیه آغاز می‌کنیم و بعد به سراغ میدان و به سوی داده‌ها می‌رویم. اما اکنون می‌بینیم در این موقعیت خاصی که به سر می‌بریم، در این منطقه خاص و در این شرایط محلی، باز هم چیزهایی باقی مانده است و نیاز به تحقیقات ژرف‌تری دارد. اینجاست که یکراست به سوی زمینه خاص و به سوی میدان می‌رویم. از آسمان نظریه‌های جهانی قدری پایین می‌آییم و در این زمین، در گراند (GROUND) به سمت داده‌های واقعی این جایی و اکنونی می‌رویم تا در نهایت کار به فرضیه‌هایی متعلق به خود همین زمین، همین گراند برسیم و به دست محققان بعدی بسپاریم.» (صفحه 78 کتاب). در فصول بعدی کتاب نیز، نسخه‌های پنج گانه گراندد تئوری شامل: کلاسیک، سیستماتیک، ساختن‌گرا، تحلیل موقعیت و تحلیل ابعاد مورد بررسی قرار می‌گیرد و با مثال‌هایی ایرانی، کاربرد گراندد تئوری به شکل ملموس‌تری بیان می‌شود.

با وجود مزایای متعدد کتاب، برخی پیشنهادها برای اصلاح در چاپ‌های بعدی قابل طرح است. مثلا بهتر می‌بود چند صفحه‌ای هم در مورد ماهیت روش تحقیق آمیخته سخن به میان می‌آمد و اینکه آیا می‌توان گفت که تحقیق آمیخته جمع جبری ساده بین تحقیق کیفی و تحقیق کمی است؟ همچنین در ضمیمه کتاب جای معادل‌های واژگان انگلیسی یا نمایه که فهرستی از اصطلاحات و نام‌های مهم متن کتاب را نشان دهد، خالی است.

این نوشتار را با قسمتی از پیشگفتار مولف کتاب که به خوبی اهمیت تحقیق و روش‌های تحقیق را نشان می‌دهد، به پایان می‌بریم: «بگذارید چراغ علم‌ورزی روشن بماند تا بتوانیم در روشنی آن پی آواز حقیقتی بدویم. تحقیق از نظر من نه تنها کنش معرفتی و علمی است، عملی اخلاقی نیز هست. انسانیت نیاز دارد زندگی اجتماعی خود را مرتب تنظیم مجدد بکند. این اما جز به «دانشی موثق»، میسر نمی‌شود. دانشی که بتوان اعتبار آن را به معیار میان ذهنی و عمومی، راستی‌آزمایی کرد. روش‌های پژوهش، در اینجاست که ارزش و اهمیت پیدا می‌کنند. به همین خاطر، سزاوار است که درس‌ها و بحث‌های روش تحقیق، گرم و پررونق بمانند.»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...