ناصر رزمنده‌ای جوان است که مشق و درس را رها می‌کند و به همراه دوستش علی روانه منطقه جنگی جنوب می‌شود... د. در حین عملیات بسیاری از دوستانش شهید و مجروح می‌شوند و خود او نیز که جراحتی سطحی برداشته است، به پشت خط می‌آید و بعد از چند روز به شهر خود بازمی‌گردد و زندگی عادی را از سر می‌گیرد اما مدتی بعد مجدداً با دریافت تلگراف رسول که خبر از عملیات قریب‌الوقوع می‌دهد؛ خود را آماده بازگشت به منطقه می‌کند.

سفر به گرای 270 درجه  |  احمد دهقان
سفر به گرای 270 درجه . احمد دهقان . چاپ اول صریر. چاپ دوم سوره مهر

«سفر به گرای 270 درجه» حکایت ناصر است. ناصر رزمنده‌ای جوان است که مشق و درس را رها می‌کند و به همراه دوستش علی روانه منطقه جنگی جنوب می‌شود. در آنجا ضمن دیدار مجدد با دوستان سابقش، برای یک عملیات مهم آماده می‌شود. در حین عملیات بسیاری از دوستانش شهید و مجروح می‌شوند و خود او نیز که جراحتی سطحی برداشته است، به پشت خط می‌آید و بعد از چند روز به شهر خود بازمی‌گردد و زندگی عادی را از سر می‌گیرد؛ اما بعد از مدتی مجدداً با دریافت تلگراف رسول (دوست نوجوان رزمنده‌اش که خبر از عملیات قریب‌الوقوع می‌دهد) خود را آماده بازگشت به منطقه می‌کند.

«سفر به گرای 270 درجه» از اول تا انتها روایتی است ملموس و صادقانه از زندگی در جنگ، این سفر بر شانه‌های ستبر حوادث عینی استوار است. خاطراتی است از منظر یک جوان! ناصر، جوانی که در کوران نفس‌گیر مرگ و زندگی، تجربه‌هایی بزرگ از سر می‌گذراند. قرار است با مخاطبش روراست باشد و آنچه را که از جنگ می‌داند، صادقانه با مخاطبش در میان بگذارد.

ناصر در ابتدا محصلی است که به امتحانات خود می‌اندیشد ولی در مراحل بعدی مخاطب درمی‌یابد دغدغه اصلی ذهن او چیز دیگری است، یعنی رفتن به مناطق جنگی و شرکت در عملیات، این دغدغه‌های درونی در نهایت به آرزوهایی تبدیل می‌شود و از آنجایی که این آرزوها یکی پس از دیگری تحقق می‌یابد، نوعی رضامندی در شخصیت ناصر بروز پیدا می‌کند.

او در بحبوحه عملیات حضور می‌یابد، می‌رزمد و مجروح می‌شود و در پایان عملیات باز به سراغ دفتر و کتاب و مشق‌های خود می‌رود و این را هم نوعی رزم می‌داند؛ رزم با قلم. بازگشت ناصر به سمت کتاب‌هایش سادگی طرح را بیش از پیش رو می‌کند. این سادگی طرح باعث می‌شود بیشتر توجه مخاطب به مضمون مورد نظر نویسنده معطوف شود.

سفر به گرای 270 درجه از جهاتی به شیوه خاطره‌، به نگارش درآمده است و به همین دلیل از غنای قابل توجهی برخوردار است. اما از طرفی این شیوه نگارش به ساختار رمان آسیب وارد کرده است. مهمترین ویژگی‌ای که این رمان را به خاطره نزدیک می‌کند، ویژگی «واقع‌نمایی» یا «راست‌نمایی» آن است.

تعداد شخصیت‌های حاضر در رمان در بافت داستانی اثر خوب ننشسته‌اند. خواننده نمی‌تواند با تمامی شخصیت‌های حاضر در رمان ارتباط برقرار کند و این از نقاط ضعف رمان به حساب می‌آید، چرا که با ورود هر شخصیت تازه‌ای به ساحت رمان، مخاطب؛ خود را ملزم می‌داند تمام حرکات و گفته‌های او را به حافظه بسپارد تا در مرحله‌ای از گره‌گشایی طرح رمان از آنها استفاده کند. اما تعدد شخصیت‌ها این امکان را از مخاطب سلب کرده است و او نمی‌تواند همه آدم‌ها را آنگونه که هستند، بشناسد و لمس کند. با این حال شخصیتهای داستانی در «سفر به گرای 270 درجه» حضوری عینی دارند و از هر نظر حقیقی به نظر می‌رسند.

احمد دهقان با انتخاب شخصیتی چون ناصر و زاویه دید اول شخص به واقعیتی که در ریشه متن رمان قرار دارد نقب زده است و به عمق حوادث و شخصیتهای داستانی‌اش رفته است و خواننده را صحنه به صحنه به دنبال شخصیت اصلی می‌کشاند. این ناصر است که میان زندگی و شهادت سیر می‌کند و به حقیقت زندگی در دفاع از دین و مرز و بوم خود می‌رسد. 

در کارهای دهقان صداقت موج می‌زند. دهقان، تکلیفش را با خود و خواننده‌اش روشن کرده است. توصیف دقیق و گسترده‌ او از صحنه‌هایی که مبتنی بر تجربه‌های شخصی اوست که حال و هوایی خاص به کار می‌دهد و به درک خواننده از وقایع جنگی که با نثری زیبا با صمیمیت تمام و ویژه خودش ارائه می‌شود، کمک می‌کند.

احمد دهقان متولد 1345 کرج است. وی فارغ‌التحصیل مهندسی برق و کارشناس علوم ارتباطات است. دهقان پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود را در رشته مردم‌شناسی (دفاع مقدس و خاطره) گرفته است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

در قرن بیستم مشهورترین صادرات شیلی نه استخراج از معادنش که تبعیدی‌های سیاسی‌اش بود. در میان این سیل تبعیدی‌ها چهره‌هایی بودند سخت اثرگذار که ازجمله‌ی آنها یکی‌شان آریل دورفمن است... از امید واهی برای شکست دیکتاتور و پیروزی یک‌شبه بر سیاهی گفته است که دست آخر به سرخوردگی جمعی ختم می‌شود... بهار پراگ و انقلاب شیلی، هردو به‌دست نیروهای سرکوبگر مشابهی سرکوب شده‌اند؛ یکی به دست امپراتوری شوروی و دیگری به دست آمریکایی‌ها ...
اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...