داستان «مکبث» [Macbeth] اشرافزاده اسکاتلندی و عطش او و همسرش برای رسیدن به قدرت که هر مانعی را از سر راه برمیدارند (حتی دانکن پادشاه اسکاتلند) بارها و بارها توسط فیلمسازانی با نگاه و نگرش متفاوت مورد اقتباس قرار گرفته است. شخصیت پیچیده مکبث و البته لیدی مکبث در کنار فضای تلخ و تاریک نمایشنامه شکسپیر همواره و از هر زاویهای برای مخاطبان سینما (و البته تئاتر) در مقاطع زمانی مختلف جذاب بوده و همچنان هست.
از همین رو سالهاست «مکبث» موردتوجه کارگردانهای بسیاری قرار گرفته و نسخههای سینمایی متفاوتی با اقتباس از این نمایشنامه ویلیام شکسپیر ساخته شده که در میان آنها میتوان به چند اثر شناخته و البته بارها دیده شده اشاره کرد؛ «مکبث» (اورسن ولز)، «جو مکبث» (کن هیوز)، «سریر خون» (آکیرا کوروساوا)، «مکبث» (رومن پولانسکی)، «مکبث» (بلاتار)، «مردان محترم» (ویلیام ریلی) و «مکبث» (جاستین کرزل).
«تراژدی مکبث» (جوئل کوئن) آخرین فیلمی است که بر اساس این نمایشنامه مشهور شکسپیر ساخته شده؛ نخستین فیلمی که پس از سالها فقط نام یکی از برادران کوئن بهعنوان سازنده آن مطرح شده و ایتن کوئن در ساخت آن نقشی نداشته است. در «تراژدی مکبث» دنزل واشنگتن در نقش مکبث و فرانسیس مکدورمند در نقش لیدی مکبث ظاهر شدهاند. در این اقتباس مکبث و لیدی مکبث سن بالاتری نسبت به نمایشنامه و سایر آثار اقتباسی دارند. فیلم در مدت سیوشش روز (در دوران شیوع کرونا) و بهصورت سیاهوسفید فیلمبرداری شد.
جوئل کوئن با ایجاد فضایی متفاوت از سایر آثار مشترکاش با ایتن، تلخی و تاریکی متن شکسپیر را با سر و شکل متفاوتی به مخاطب منتقل میکند. جوئل کوئن بیش از هر چیزی بر وجه شاعرانه نمایشنامه «مکبث» در اقتباس خود تکیه کرده. فیلم برای اولین بار در جشنواره فیلم نیویورک به نمایش درآمد و با استقبال خوبی از سوی منتقدان مواجه شد و واکنشهای مثبتی از آنها دریافت کرد.
تماشای همین فیلم و البته پخش سریال «زخم کاری» در سال گذشته، که اقتباسی بود از رمان «بیست زخم کاری» و الهامگرفته از «مکبث»، موجب شده که مکبث چهره دراماتیک سال باشد و بهانهها برای مراجعه به قرائتها و روایتهای متفاوت از آن بسیار. تماشا و خواندن درباره آثاری که حالا به واسطه دست گذاشتن بر روی متن شکسپیر در تاریخ سینما ماندگار شدهاند و مقایسه آنها با اقتباس متاخر جوئل کوئن، شاید راه مناسبی باشد برای درک و تحلیل هرچه بهتر «تراژدی مکبث». در ادامه چند فیلم شاخص با رویکردهای متفاوت را مرور میکنیم.
مکبث (اورسن ولز) / محصول ۱۹۴۸
اورسن ولز سالها پیش از ساخت فیلم سینمایی «مکبث»، در اوج جوانی این اثر شکسپیر را با اجرای بازیگران سیاهپوست به روی صحنه برد، اجرایی که به «مکبث سیاه» شهرت دارد. ولز سالها بعد باز هم به سراغ نمایشنامه «مکبث» رفت و این بار به ساخت فیلمی سینمایی با اقتباس از این اثر دست زد. ولز در ابتدا ویوین لی را برای بازی در نقش لیدی مکبث در نظر داشت اما در نهایت این نقش به جانت نولان رسید و خود ولز هم نقش مکبث را ایفا کرد.
ولز تا حد زیادی به متن شکسپیر وفادار ماند، به روح اثر نزدیک شد و تنها تغییراتی کوچک در آن اعمال کرد. جادوگران در اثر ولز به نسبت متن اصلی نقش تاثیرگذارتر و البته پررنگتری دارند و در کنار این تغییر، نقش دانکن (ارسکین سنفرد) به نسبت نمایشنامه کمرنگ شده است. فیلم با بودجه کم و در مدت زمان کوتاه (بیستوسه روز) ساخته شد و حتی ولز به ناچار بخشهایی از فیلم را حذف کرد. نباید فراموش کرد که فیلم محصول دورانی از فعالیت ولز است که درگیریهای مداوم با استودیوهای سینمایی از یکسو و دلبستگیهای ریشهدار تئاتریاش از سوی دیگر، سایهای سنگین بر شیوه کارش انداخته بود. امروزه بیشتر شهرت تاریخی اثر بزرگی نام شکسپیر و خود ولز است تا روایتی که او از متن ارائه داده بود.
سریر خون (آکیرا کوروساوا) / محصول ۱۹۵۷
کوروساوا کاماناسو جو (عنوان ژاپنی فیلم به معنای «قلعه تار عنکبوت») را با اقتباس از نمایشنامه «مکبث» در سال ۱۹۵۷ساخت. کوروساوا با تغییر زبان، مکان و البته فرهنگ، نمایشنامه شکسپیر را در جغرافیایی کاملا متفاوت از متن اصلی به تصویر کشید و «مکبث» را به اثری بومی تبدیل کرد. در «سریر خون» ژاپن فئودالی جایگزین اسکاتلند قرون وسطی شده است و شخصیتهای اثر خادمان امپراتور وقت هستند که طمع قدرت گرفتارشان میکند.
در «سریر خون» یک سامورایی (با بازی توشیرو میفونه) در جایگاه شخصیت مکبث قرار گرفته که تحتتاثیر همسرش مسیری شبیه مکبث را طی میکند. کوروساوا به اصل نمایشنامه شکسپیر وفادار بوده و در فرم و فضای کلی اثر تغییراتی ایجاد کرده. جادوگرهای متن اصلی «مکبث» در اثر کوروساوا ساحرهای است که بیش از آنکه به دنبال شرارت باشد، پیشگوست و از آینده شومی که در انتظار واشیزوست به او خبر میدهد. از «سریر خون» میتوان بهعنوان بهترین اقتباس غیرانگلیسی زبان نمایشنامه «مکبث» یاد کرد و حتی بهعنوان یکی از بهترین اقتباسهای سینمایی تاریخ به آن مراجعه کرد.
مکبث (رومن پولانسکی) / محصول ۱۹۷۱
رومن پولانسکی در یکی از تلخترین مقاطع زندگی شخصیاش (پس از قتل هولناک همسر باردارش شارون تیت و البته قبل رانده شدن از هالیوود) به سراغ نمایشنامه «مکبث» رفت و فیلمی با اقتباس از آن ساخت. شرایط روحی پولانسکی در شکلگیری فضای تاریک و تلخ فیلم بیتاثیر نبود. «مکبث» پولانسکی از مشهورترین فیلمهاییست که بر اساس این اثر شکسپیر ساخته شده. پولانسکی بیش از هر چیزی بر شرارت و خشونتی که در متن اصلی وجود دارد، متمرکز شده و بر آن تاکید کرده است.
از همینرو فیلم در جایگاه خشنترین اقتباس از نمایشنامه «مکبث» قرار میگیرد که در زمان خود به دلیل حجم بالای خشونت در برخی صحنههای فیلم، با انتقاداتی مواجه شد. رومن پولانسکی به متن اصلی وفادار بوده و تنها چند تغییر در فیلم (به نسبت متن اصلی) به چشم میخورد؛ مرگ شخصیت دانکن (نیکلاس سلبی) در فیلم پولانسکی (بر خلاف متن) به تصویر کشیده شده، همچنین شخصیت راس که در سایر اقتباسها یا حذف شده یا تاکید چندانی بر آن نشده در نسخه اقتباسی پولانسکی پررنگ شده و شخصیتپردازی به نسبت متفاوتی دارد. لیدی مکبث (با بازی فرانچسکا آنیس) در این فیلم نقش محوری و (به نسبت سایر آثار) کلیدیتری دارد.
مکبث (بلا تار) / محصول ۱۹۸۲
بلا تار کارگردان مجارستانی در سن بیستوهفت سالگی با اقتباس از نمایشنامه «مکبث» فیلمی تلویزیونی ساخت. تلهفیلم بلا تار در دو برداشت ساخته شده که برداشت اول پنج دقیقه و برداشت دوم در حدود یک ساعت است. در اثر بلا تار گئورگی چرهالمی در نقش مکبث ظاهر شده است. این تلهفیلم را میتوان نقطه آغاز سبک فیلمسازی متفاوت بلا تار دانست. سبکی که ادامه پیدا کرد و در فیلم «تانگوی شیطان» (۱۹۹۴) به اوج خود رسید. این اجرای فوقالعاده هنرمندانه و کمینهگرا که تلاش کرده تا داستان را به خلاصه و موجزترین شکل ممکن و تاکید بر احساسات و کنشهای شخصیت اصلی روایت کند، سالها بعد و پس از به شهرت رسیدن بلا تار در سطح جهان کشف و دیده شد و حتی میتوان ردپا و تاثیرات آن را در اقتباس اخیر جوئل کوئن نیز مشاهده کرد.
مکبث (جاستین کرزل) / محصول ۲۰۱۵
این نسخه اقتباسی از «مکبث» مدرن یا امروزی نیست بلکه نمایشنامه را در همان قرن یازدهم روایت میکند. در این اقتباس از سنگینی دیالوگهای شکسپیر کاسته و فیلم با ادبیات به نسبت سادهتری روایت شده تا مخاطب راحتتر با آن ارتباط برقرار کند، اما این ساده کردن دیالوگها از قدرت و البته میزان تاثیرگذاری آنها کم نکرده. این اقتباس را از نظر قاببندی و جلوههای بصری میتوان یکی از سینماییترین آثار ساختهشده بر اساس «مکبث» در نظر گرفت. کرزل در ساخت فیلم بیش از مخاطبان تئاتر، مخاطبان سینمایی را راضی کرده. فیلم صحنه قدرتنمایی دو بازیگر اصلی است؛ مایکل فسبندر در نقش مکبث و ماریون کوتیار در نقش لیدی مکبث درخشاناند.
لیدی مکبث در اقتباس کرزل بیش از آنکه جاهطلب باشد زنی مستاصل است و کوتیار در به تصویر کشیدن این استیصال به بهترین شکل عمل کرده. فیلم برای اولین بار در جشنواره کن سال ۲۰۱۵ به نمایش درآمد. با وجود اینکه طرفداران زیادی پیدا کرد و منتقدان هم استقبال نسبتا گرمی از فیلم به عمل آوردند، فروش فیلم در گیشه ناامیدکننده بود و خیلی از منتقدان هم گفتند که تلاش بیش از حد کرزل برای نمایش حداکثری جنبههای بصری فیلم، روح اصلی نمایشنامه را خدشهدار کرده. در مقایسه با اقتباسهای تلویزیونی در دو دهه اخیر، فیلم کرزل به واسطه نقشآفرینی بازیگرانش بیشتر دیده شده است.
هفت صبح