مردم نگاری مهاجرت در ایران | دیاران


«مردم‌نگاری ایرانی- یک بستر، چند رویا» به کوشش جبار رحمانی و با مقدمه‌ی علی بلوکباشی در سال ۱۴۰۰ توسط موسسه‌ی مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری منتشر شد. این کتاب مجموعه‌ی ۱۲ مقاله از ۱۲ پژوهشگر حوزه‌ی مردم‌نگاری در ایران است. مقاله‌هایی که با دیدگاه‌های مختلف تجربیات حرفه‌ای خود در زمینه‌ی مردم‌نگاری را با خوانندگان به اشتراک گذاشته‌اند.

مردم‌نگاری ایرانی- یک بستر، چند رویا» جبار رحمانی

امروزه روز، مردم‌نگاری یکی از روش‌های تحقیق کیفی است که به صورت گسترده‌ای در علوم انسانی و اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این روش سنگ بنای رشته‌ی نیز انسان‌شناسی هست که به گفته‌ی علی بلوک‌باشی آن‌چنان که باید و شاید در سالیان اخیر مرود توجه قرار نگرفته است و از سویی دیگر با چالش‌های متعددی نیز روبه‌رو است. اما علی‌رغم تمام کم‌مهری‌ها و چالش‌ها، امروزه نسل جدیدی از اساتید مردم‌نگاری در ایران مشغول فعالیت هستند. ‍

دوازده روایت این کتاب در سه فصل تقسیم‌بندی شده‌اند:
۱. مردم‌نگاری در آن سوی مرزها که به شرح تجربیات مردم‌نگاران ایرانی همچون مهرداد عربستانی، رضا مسعودی، نهالی نفیسی، زهره انواری و جبار رحمانی از میدان‌های پژوهشی خارج از مرزهای ایران می‌پردازد.

۲. مردم‌نگاری در این سوی مرزها که به روایت مردم‌نگاری‌های معصومه ابراهیمی، اصغر ایزدی جیران، نیره داودی، میترا اسفاری، نفیسه شریفی و جبار رحمانی در داخل مرزهای ایران می‌پردازد.

۳. مردم‌نگاری در گذار از مرزها که به شرح بایسته‌های مردم‌نگاری مهاجرت از دید دو تن از اساتید رشته‌ی انسان‌شناسی در ایران می‌پردازد.

مقاله‌های آخر کتاب «مردم‌نگاری ایرانی- یک بستر، چند رویا» از مقاله‌های ارزشمندی هستند که به نظر نگارنده هر پژوهشگری که قصد تحقیق در موضوع مهاجرت‌های بین‌المللی را دارد باید به آن‌ها توجه کند.

سعیده سعیدی در مقدمه‌ی کتاب این گونه معرفی شده است:
دکتری مردم‌شناسی و مطالعات فرهنگی از دانشگاه برمن آلمان و فلوشیپ مهاجرت‌های بین‌المللی از مدرسه‌ی علوم اجتماعی برمن آلمان دارد و به صورت متمرکز طی بیش از یک دهه‌ی اخیر در حوزه‌ی مهاجرت‌های بین‌المللی، جنسیت و مطالعات دیاسپورا در کشورهای مبدأ، ترانزیت و مقصد مهاجران افغانستانی و ایرانی در هر دو حوزه‌ی مهاجرت‌های اجباری و داوطلبانه پژوهش‌های میدانی مختلفی انجام داده است. از او کتاب «سرگشتگی بین دو نیا: تغییرات اجتماعی و فرهنگی هویت زنان افغانستانی در کشور آلمان» در سال ۲۰۱۸ توسط انتشارات لیت فرلاگ در برلین منتشر شده است.

مقاله‌ی «مردم نگاری مهاجرت- ملاحظات نظری، رویه‌های عملی» نوشته‌ی سعیده سعیدی مقاله‌ای دقیق در باب ملاحظات روشی مردم نگاری مهاجرت است. او در نگارش این مقاله علاوه بر نظریات اساتید مردم‌نگاری‌، تجربیات شخصی خودش در کارهای مردم نگاری مهاجرت را هم به تواتر مورد استفاده قرار داده است.

سعیدی هم در ابتدا و هم در انتهای مقاله‌اش تأکید می‌کند که برای دستیابی به یک پژوهش انسان‌شناسانه‌ی اصیل می‌بایست به مهاجرت نگاهی منشوری داشت و طیف‌های متنوع افراد، گروه‌ها، شبکه و روندهای مرتبط با موضوع را مورد توجه قرار داد.

او در این مقاله دسته‌بندی‌های مختلف نگریستن به موضوع مهاجرت را تشریح می‌کند:

۱. بر اساس سطح مطالعه (خرد (کنشگری مهاجران)، میانی (شبکه‌های صنعت مهاجرت)، کلان (مطالعه نهادی حوزه مهاجرت)
۲. بر اساس چرخه تحرک مکانی (برون‌کوچی، دیاسپورا، مهاجرت بازگشتی)
۳. بر اساس فازهای زمانی جغرافیایی مهاجرت (مراحل ابتدایی مهاجرت، مسیر مهاجرت، جایابی مهاجر در مقصد)
۴. بر اساس رویکرد دوگانه‌انگارانه به حوزه‌ی مهاجرت (جغرافیا(مهاجرت داخلی و خارجی)، عاملیت فرد‌ (داوطلبانه و اجباری)، وضعیت حقوقی (قانونی و غیرقانونی)، اقدام (مهاجر بالفعل و بالقوه)، جهت (برون‌کوچی و بازگشتی)

۵. بر اساس نوع‌شناسی مهاجران (کاری، الحاق به خانواده، تحصیلی، اجباری و…)
۶. بر اساس زمان [اقامت] (دائمی، موقت، چرخشی)
۷. بر اساس وضعیت حقوقی افراد (دارای تابعیت، اقامت دائم، ویزای کوتاه‌مدت، پناهنده، غیرمتعارف)
۸. بر اساس مهاجرت و فضای مجازی

در ادامه سعیده سعیدی با معرفی مهم‌ترین موضوعات حوزه‌ی مطالعاتی انسان‌شناسی مهاجرت، ملاحظات نظری و مفهومی مردم نگاری مهاجرت همچون روش‌شناسی ملی‌گرایانه یا فراملی‌گرایانه، مردم‌نگاری آنلاین، مردم‌نگاری چند مکانه و مردم‌نگاری انتقادی را تشریح می‌کند. بخش بعدی مقاله‌ی او شامل چالش‌های مردم نگاری مهاجرت است؛ چالش‌های میدان، ورود به میدان، نمونه‌گیری، تکنیک‌های جمع‌آوری داده و اخلاق در پژوهش‌های انسان‌شناسی مهاجرت مباحثی هستند که سعیدی با ارجاع به تجربیات چند ساله‌ی خود در این زمینه آن‌ها را بیان می‌کند.

حسین میرزایی نیز در مقدمه‌ی کتاب چنین معرفی شده است:
عضو هیئت علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی است. تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران در رشته‌ی مردم‌شناسی به پایان رساند و برای ادامه‌ی تحصیل در مقطع دکتری همین رشته راهی کشور فرانسه شد تا زیر نظر کریستیان برومبرژه دوره‌ی دکتری خود را بگذراند و در سال ۱۳۹۲ توانست با بهترین درجه از رساله‌ی خود دفاع کند. حوزه‌های مورد علاقه‌ی وی مردم‌شناسی مهاجرت، هنر با رویکردی مردم‌نگارانه است.

حسین میرزایی در مقاله‌ی «حساسیت‌های مردم‌نگاری در میدان تجربه- تأملات اولیه‌ی نظری و عملی از مشاهده حین مشارکت در بین مهاجران افغانستانی در ایران» به شرح تجربیات خودش از مردم‌نگاری در شهر قائم قم پرداخته است. او در بخشی از مقاله‌ی خود می‌‌نویسد که:

«من از سال ۱۳۸۴ پژوهش درباره‌ی مهاجران افغانستانی را به صورت علمی آغاز کردم و تا به امروز آن را ادامه داده‌ام. ثمره‌ی آن پایان‌نامه‌ی ۲۵۰ صفحه‌ای کارشناسی ارشد مردم‌شناسی در دانشگاه تهران (۱۳۸۶) و رساله‌ی ۷۵۰ صفحه‌ای دکتری در دانشگاه اکسی-مارسی فرانسه (۲۰۱۳) و ده‌ها مقاله‌ای است که تا به امروز درباره‌ی ابعاد گوناگون سبک زندگی آنان در ایران به نگارش درآورده‌ام».

مقاله‌ی حسین میرزایی بر شرح تجربیات شخصی او اتکای بیشتری دارد و سعی می‌کند با روایت شخصی، بایسته‌های یک مردم‌نگاری استاندارد و چالش‌ها و راه‌حل‌های ابتکاری را بیان کند. او از انتخاب میدان پژوهش و پرسه‌زنی‌های اکتشافی شروع می‌کند و بعد پا در میدان پژوهش می‌گذارد. از اهمیت اطلاع‌رسان می‌گوید و مشاهدات پراکنده‌ی اولیه در باب صداهای میدان، تصاویر، بوها و لحظه‌های زندگی در شهر قائم را روایت می‌کند. شیوه‌های گردآوری اطلاعات در میدان پژوهش و تحلیل آن‌ها و چالش‌های سر راه بخش‌های بعدی مقاله‌ی حسین میرزایی را تشکیل می‌دهند.

در حقیقت حسین میرزایی در این مقاله به تجربیات خود در نگارش پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد خودش می‌پردازد. پایان‌نامه‌ی دکترای او نیز مطمئنا برای پژوهشگران حوزه‌ی مهاجرت در ایران و به خصوص علاقه‌مندان به مردم‌نگاری یک کلاس درس خواهد بود. پایان‌نامه‌ای که شایسته است تا تبدیل به یک کتاب به زبان فارسی شود.

کتاب «مردم ‌نگاری ایرانی» به کوشش جبار رحمانی و با مقدمه‌ی علی بلوکباشی در ۴۰۰ نسخه و ۵۰۸ صفحه توسط موسسه‌ی مطالعات فرهنگی و اجتماعی در تابستان ۱۴۰۰ منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...