انسان، طبیعت، اشیاء | اعتماد


نوزدهمین کتاب نسیم خلیلی، «تجریش، ساعت 10» یک عاشقانه اجتماعی نیرومند است. عاشقانه از این رو که روایتگر عشق پرشور و ممنوعه دختری است به استاد متاهل دانشگاهش که در طول رمان، خواننده این عشق را از درون ذهنیت او به تماشا می‌نشیند و اجتماعی، چراکه در جای جای کتاب به مسائل و معضلات اجتماعی روز ارجاع دارد.

نسیم خلیلی تجریش، ساعت 10»

ساغر سبزواری، دانشجوی ارشد دلباخته دکتر یوسف رهنمون، استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه می‌شود و موضوع پایان‌‌نامه‌اش، «بررسی گفتمان سیاسی در ادبیات داستانی تاریخ معاصر» را به‌ نحوی انتخاب می‌کند که بتواند رهنمون را به قبول راهنمایی آن راضی کند و راهی برای گفت‌وگوی بیشتر با او بیابد. آثار نسیم خلیلی را بیشتر باید ذیل جریان سیال ذهن طبقه‌بندی کرد. روایت از درون ذهنیت راوی اصلی داستان آغاز می‌شود، به اوج می‌رسد و در همین ذهنیت نیز به انتها می‌رسد. روایت او در این کتاب هرچند بطئی، اما با رفت و برگشت‌های زمانی و توصیفات برآمده از درون ذهن ساغر، پرکشش است.

می‌توان اصولا آثار نسیم خلیلی را ادبیات «انسان»، «طبیعت» و «اشیاء» دانست. او در چند اثر اخیر داستانی و دانشگاهی‌اش بر دوره ناآرام اوایل انقلاب، فضاهای دانشگاهی دهه 70 و اقشار فرودست نظیر کارگران تمرکز داشته است، با این حال در همه این آثار، طبیعت و اشیاء جایگاه مهمی دارند. این دو صرفا بستر بی‌روح و سرد کنشگری انسان‌ها نیستند، بلکه روح دارند و به داستان جهت می‌دهند. ساغر با اشیای مربوط به رهنمون همذات‌پنداری می‌کند، دیوانه‌وار به آنها جان می‌بخشد و با مظاهر مختلف طبیعت از نسیم گرفته تا برگ‌ها و نور خورشید سخن می‌گوید. این عشق اما از همان ابتدا قرار نیست به آرامی پیش برود. ساغر در میانه عشق‌بازی با تصاویر برساخته ذهنش از رهنمون، در اثر اسیدپاشی کور در یکی از فرعی‌های خیابان سمیه تهران نیمی از صورتش را از دست می‌دهد. نویسنده که تحت تاثیر اسیدپاشی‌های کور در اصفهان چنین سرنوشتی را برای شخصیت اصلی رمان رقم زده است، از این به بعد تصویر دختری مردد را نشان‌مان می‌دهد که نگران است مبادا عشقش را بر اثر این حادثه از دست بدهد، اما داستان به طریقی دیگر پیش می‌رود.

هر کدام از آثار خلیلی و از جمله این اثر راوی رنج انسان‌هایی است که نویسنده برای ترسیم جزییات زندگی آنها دست به تحقیقات پردامنه‌ای می‌زند: روزنامه‌ها و کتاب‌ها و فضای مجازی را می‌کاود و مستندها و فیلم‌های متعددی را می‌بیند؛ حاصل این کار این شده است که خواننده با جزییات جالب توجهی از زمان شکل‌گیری رویدادهای داستانی آشنا می‌شود.

نویسنده در «تجریش ساعت 10» به سراغ موضوع مناقشه‌برانگیزی رفته است که این روزها به دلیل برخی اتفاقات روز شامل قتل یک دختر اهوازی به دست همسرش بر سر زبان‌هاست: زنان قربانی مناسبات مردسالار و خوانش‌های متعصبانه از سنت. از این جهت کتاب حاضر و برخی دیگر از آثار خلیلی را که واجد چنین ویژگی‌هایی است باید در زمره آثار ادیبانه-مصلحانه قرار داد، بدین معنا که نویسنده صرفا به دنبال روایت برای روایت نیست، بلکه مایل است روایتش بازنمایی مساله و گره‌ای اجتماعی باشد و در عین حال به کنشی اصلاح‌گرانه در مخاطبانش بینجامد.

«تجریش ساعت 10» را انتشارات بوم سفید در 249 صفحه و با قیمت 45 هزار تومان چاپ و راهی بازار کتاب کرده است.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...