مراسم پایانی بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین، در کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار شد.



به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، برگزیدگان این جایزه به این شرح معرفی شدند:

بخش داستان کودک و نوجوان:
«پاک کن جادویی» از زهرا اخلاقی، انتشارات جمکران
«آتش در آشیانه‌ی اژده‌ها» نوشته رویا منوچهری انتشارات قدیانی

بخش شعر بزرگسال:
«شامِ اَوَد» سروده علیرضا قزوه، انتشارات شاعران پارسی زبان

بخش داستان بزرگسال:
«ماه و بلوط» نوشته محسن مؤمنی شریف انتشارات سوره مهر

بخش نقد و پژوهش ادبی:
«واکاوی پدیده روسپیگری در رمان‌های فارسی دورۀ پهلوی» نوشته کامران پارسی‌نژاد، انتشارات صاد
«از متن تا معنا» از بتول واعظ و محمدرضا حاجی آقا بابایی، انتشارات مهر اندیش

بخش شعر کودک:
«بهار از کوچ برگشت» از بابک نیک طلب، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

راضیه تجار، دبیر انجمن قلم با توضیحاتی را درباره انجمن قلم و شکل‌گیری جشنواره قلم‌ زرین و فرایند انتخاب آن، ارائه داد و در سخنانی گفت: ۲۲ از سال عمر جشنواره قلم زرین می‌گذرد، که این عدد نشانه برومندشدن نهالی است که در سال ۱۳۸۱ کاشته شده. در طول این ایام جشنواره متولد و میرا شده است.

در ادامه مراسم که به بزرگداشت حسین اسرافیلی اختصاص داشت، مصطفی محدثی خراسانی، شاعر درباره این شاعر پیشکسوت انقلابی گفت: حسین اسرافیلی از شاعرانی است که در آستانه انقلاب جوشیدند و امروز در میدان است برخی از شاعران آن دوره یا به رحمت خدا رفتند و یا تکاپوی شعر افتادند. اسرافیلی با جوش و خروش در میدان است.

حسین اسرافیلی، شاعر در سخنانی کوتاه گفت: من کجا و تجلیل کجا. من انجام وظیفه کرده‌ام. امیدوارم جوانترها کاری را که ما شروع کردیم، به پایان خوش برسانند و سرانجام ماندگارتری داشته باشند.

جواد کامور بخشایش، دبیر جشنواره نیز درباره روند فعالیت جشنواره توضیح داد و بیانیه هئیت داوران را خواند.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...