مجموعه مقالات «دراماتورژی فیلم» نوشته شاهپور شهبازی از سوی نشر چشمه روانه کتابفروشی‌ها شد.

به گزارش ایبنا، مجموعه مقالات «دراماتورژی فیلم» نوشته شاهپور شهبازی، فیلمساز و منتقد سینما، از سوی نشر چشمه منتشر شد.

کتاب شامل 16 فصل است. «دراماتورژی چیست و دراماتورژ کیست؟» و «رازهای پرده جادویی» دو مقاله تخصصی‌اند که دو فصل نخست کتاب را تشکیل می‌دهند.

فصل‌های سوم تا چهاردهم کتاب نیز به ترتیب نقد و بررسی فیلم‌های «دوازده سال بردگی»، «گذشته»، «چهارشنبه‌سوری»، «زندگی پنهان والتر میتی»، «نجات آقای بنکس»، «متروپل»، «ردکارپت»، «رودخانه میستیک»، «ماد»، «سگ را بجنبان»، «کلاس (در میان دیوارها)» و «آگوست در اوسیج کانتی» هستند.

گفت‌وگوی روزبه کمالی با شاهپور شهبازی با عنوان «تعریف و کارکرد پیش‌داستان در فیلمنامه داستانی» و «مصاحبه با هفته‌نامه سینمایی صبا» عناوین دو فصل انتهایی کتاب است.

شهبازی در بخشی از مقدمه خود بر این کتاب نوشته است: «کتاب دراماتورژی فیلم» اگرچه مجموعه‌ای از مقالات است و هر مقاله مستقل نوشته شده، اما به دلیل ارتباط تماتیک چاپ آنها تحت یک عنوان، کلیتی واحد را می‌سازد. تعدادی از این مقالات پیش از این در مجلات سینمایی چاپ شده و تعدادی برای اولین بار به چاپ می‌رسند. در این کتاب دو مقاله نخست را باید به عنوان پیش‌فرض‌های تئوریک سایر مقالات دید. مقاله «دراماتورژی چیست و دراماتورژ کیست؟» ضمن بررسی اجمالی تاریخ درام و فرازهایی از شناخت‌شناسی فلسفه، به‌جست‌وجوی پاسخ رابطه علم و هنر می‌پردازد. «رازهای پرده جادویی» انواع مخاطبان متن، سطح ارتباط و فرآیند ادراک آنها را بررسی می‌کند.»

مجموعه دو جلدی «تئوری‌های فیلمنامه در سینمای داستانی» دیگر کتاب منتشر شده شهبازی است.

«دراماتورژی فیلم» نوشته شاهپور شهبازی با شمارگان هزار نسخه، 239 صفحه و بهای 18 هزار تومان از سوی نشر چشمه روانه کتابفروشی‌ها شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...