مجموعه داستان دوزبانه «هم‌دیوار» نوشته میترا داور با برگردان پویان میرچی به آلمانی منتشر شد.

هم‌دیوار میترا داور

به گزارش ایسنا، در معرفی این مجموعه که از سوی نشر پر منتشر شده عنوان شده است: مجموعه داستان «هم‌دیوار» مشتمل بر ۱۲ داستان کوتاه است. داستان‌های کوتاهی که نه تنها برشی بسیار کوچک از زندگی ما و جهان است، در کلیّت خود، دورنمایی کلی از جهان را ترسیم می‌کند. نویسنده تصویرهایی بدون روتوش و واقعی با آمیزه‌ای از عنصر تخیل نیرومند در معرض دید خواننده قرار می‌دهد که در حکم آینه‌ای است تا خود و جهان را در آن ببینیم.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«جنگ جهانی سوم
شلوار پاچه‌گشاد زمانی مد بود؛ دوباره مد شد. در سال‌هایی کمابیش یکسان، مد دوباره بازمی‌گردد، جنگ جهانی نیز گاه مد می‌شود: جنگ جهانی اول، سپس جنگ جهانی دوم ...
پدربزرگم در جنگ جهانی دوم ورشکست شد؛ و پدرش در جنگ جهانی اول. پدربزرگم می‌گفت: «هر بار توی خاندان ما، کسی ورشکست شد، بدانید که جنگ جهانی سوم آغاز می‌شود.»
همین است که ما هیچ‌گاه ریسک نمی‌کنیم و فکر سرمایه‌گذاری را از ذهن‌مان بیرون کرده‌ایم.
ترجیح می‌دهیم که کارمند باشیم، تا موجب پیش آمدن جنگ جهانی سوم شویم!»

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...