جلد دوم کتاب «داستان‌های خوب برای پسران بلندپرواز» [Stories for boys who dare to be different 2] نوشته بن بروکس با ترجمه امید سهرابی نیک و آرزو گودرزی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، جلد اول این‌کتاب، دی‌ماه گذشته با ترجمه معصومه کلاگر توسط این‌ناشر عرضه شد. دومین جلد کتاب مذکور، قصه واقعی پسرانی را در بر می‌گیرد که دنیا را بدون این‌که به جنگ اژدها بروند، تغییر دادند. این کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه کوچک من» است که نشر نو چاپ می‌کند و پیش‌تر جلد اولش، دو جلد اول و دوم «قصه‌های خوب برای دختران بلندپرواز» و «داستان‌های خوب برای کودکان بلندپرواز» از آن منتشر شده‌اند. نسخه اصلی دومین جلد «داستان‌های خوب برای پسران بلندپرواز» سال ۲۰۱۹ در لندن چاپ شده است.

ویژگی مشترک مردان جلد اول، این بود که سعی کردند با شفقت، گذشت و خودباوری دنیا را به جای بهترین تبدیل کنند. مردانی که در جلد دوم به زندگی آن‌ها پرداخته شده، ثابت کرده‌اند دیده‌شدنِ ناتوانی نشان ضعف نیست، داشتن ذهنی باز و پذیرا بسیار جذاب و خوشایند است و متفاوت‌بودن هیچ‌اشکالی ندارد.

پسران بلندپروازی که قصه‌شان در این‌کتاب چاپ شده، به‌ترتیب عبارت‌اند از:

آپیرانا انگاتا، آرون فادرینگهام، آکریت جاسوال، آنتوان دوسنت-اگزوپری، آندره آغاسی، آیزاک آسیموف، ابراهیم الحسین، اد شیرن، ادوارد انینفول، ادوارد مونک، ادی اندوپو، ارنو روبیک، اریش کستنر، اسکار اکپونیمو، الیور پرکوویچ، الیور ساکس، امانوئل افوسو یبوآ، امیل زاتوپک، انریکو کاروسو، اوان روجیرو، اوگوست اِسکوفیر، ایو سن لورن، ایوان فرناندز آنایا، بارت ویتجنز، براسایی، بن سالوث، بَنکسی، پیتر استرم، تام دالی، توبیاس بامبرگ، تیم برنرز-لی، تیم سورتمه‌سواری جامائیکا، جان کوپر کلارک، جان گوردمن، جان وود، جکسون پولاک، جکی چان، جورجو اِستریلر، جوئل سالیناس، جیمز متیو بری، جیمی چو، جیوتی رائو پهولی، جئونگ کوانگ- ایل، چارلز اِم. شولتس، چستر گرین‌وود، دالایی لامای چهاردهم، دشرات مانجی، رابرت چان، رابرت مونتگومری، راینر ماریا ریلکه، رنه سیلوا، روبرتو بورل مارکس، روبن فیگوئه‌روآ، روبن کوروما و گریس آمپوما: ستاره‌های پناهجوی سیرالئون، ریچارد باکمینستر فولر، ریچارد کیرتون، چیری کیرتون، ریتیک روشن، زاکاریاس کونوک، ژان ژنه، ساتوشی تاجیری، سقراط، سمن کونان، سیبوم رونتری، سیمون فیتسموریس، شاهزاده کارل فیلیپ، شاهزاده هری، شریف و طارق حُسنی، شوتزکات مارتینز، غواصان چرنوبیل الکسی آناننکو، بوریس بارانوف و والری بزپالوف، فرانسوا تروفو، فرانسیسکو تارّگا، کار گوستاو یونگ، کریگ کیلبرگر، کوروش کبیر، کیلیان اِمباپه، کیمانی ماروگه، گاس ورلاند، لویل کارنر، لویی‌کان، لی ریدلی، لئوپولد سوشا، ماتئی استپانک، مامودو گاساما، مایکل فلپس، محمود درویش، نوشاد آفریدی و خطاب‌شاه شینوری،‌ نیکولاس قدیس، ویتی ایهی مائرا، هانری دونان، یانگ هاک‌-سئون.

در بخشی از کتاب که مربوط به راینر ماریا ریلکه است، می‌خوانیم:

هنگام مسافرت با پرنسس ماری فون تورن اوند تاکسیس ملاقات کرد. پرنسس به او پیشنهاد کرد در قصر کار کند. این پیشنهاد برای او خوشایند بود چون در زمانی که اغلب احساس سردرگمی و اندوه می‌کرد، جایی پیدا کرده بود که می‌توانست در آن احساس امنیت کند.

راینر در شعرهایش به‌دنبال یافتن معنای زندگی و راهی برای بیان آشفتگی و طغیان درونی‌اش بود. نامه‌هایش هم درباره عشق و زندگی به مردم سراسر جهان می‌نوشت. او حدود ده نامه به یک دانشجوی جوان دانشکده افسری نوشت که بخش‌هایی از آن‌ها به‌سبب برخورداری از بینش خردمندانه، حتی تا به امروز بازگو می‌شوند.

این‌کتاب با ۱۹۴ صفحه مصور رنگی، شمارگان ۳ هزار و ۳۰۰ نسخه و قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...