دومین مجموعه‌ی داستان سیدعلی شجاعی منتشر شد.

به گزارش ایسنا، «عاشقی به وقت کتیبه‌ها» 9 داستان را شامل می‌شود: سیاهی چکیده بر همیشه‌ی این روزها، بلاهت شرقی، رنگین‌کمان میان مشق‌های باران‌خورده، یک نسخه برای شیدایی، لعنت بر این بازی بی‌قاعده، شاید شبیه حجم یک بودن، این‌همانی پیام و رسانه، عاشقی به وقت کتیبه‌ها و این روزها چه رنگی‌اند؟

به گفته‌ی نویسنده، فضای داستان‌های این مجموعه تلخ و سیاه است و روابط حاکم بین آدم‌ها از جمله همسران، دوستان و فرزندان را که گاه از نامردی‌ها و تلخی‌ها حکایت دارد، روایت می‌کند.

مجموعه‌ی یادشده در 132 صفحه و شمارگان 2200 نسخه از سوی نشر کتاب نیستان منتشر شده است.

در پشت جلد کتاب آمده است: «ما آدم‌های نامردی هستیم و خیلی هم بی‌معرفت، به زن‌مان، فرزندمان، پدر و مادرمان و رفیق‌مان هم رحم نمی‌کنیم. خودم هم می‌دانم که این اصلا شبیه آخرین دفاع یک متهم به قتل نیست، آن هم قتل دو نفر...»

شجاعی پیش‌تر مجموعه‌ی‌ داستان «ستاره‌هایی که خیلی دور نیستند» را در سال 87 منتشر کرده که به تازگی برای نوبت سوم تجدید چاپ شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...