کتاب «عاشقانه‌ای در منهتن» [Faithless: Tales of Transgression] نوشته جویس کرول اوتس [Joyce Carol Oates] با ترجمه مهری شرفی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

عاشقانه‌ای در منهتن»[Faithless: Tales of Transgression]  جویس کرول اوتس کارول [Joyce Carol Oates]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۰۲ توسط انتشارات هارپرکالینز چاپ شده است.

از جویس کارول اوتس تا به حال بیش از ۷۰ رمان، مجموعه‌داستان، مجموعه مقاله، نمایش‌نامه و مجموعه‌شعر چاپ شده است. آثار او را در ژانرهای وحشت، رمزآلود و هیجانی طبقه‌بندی می‌کنند. این نویسنده آمریکایی متولد سال ۱۹۳۸ در نیویورک است. او تحصیل‌کرده رشته ادبیات انگلیسی است و در این رشته مدرک دکترا گرفته است.

«عاشقانه‌ای در منهتن» مجموعه‌ای از ۷ داستان کوتاه این‌نویسنده آمریکایی است که در آن‌ها نه‌تنها نشان‌دادن پلیدی‌های درون انسان در دستور کار قرار گرفته، بلکه احساسات زیبا و پاکی‌های انسان هم نمایش داده شده است. ویژگی مشترک داستان‌های این‌کتاب، بروز و ظهور عواطف انسانی است. شور جوانی، ناتوانی پیری، پیمان‌شکنی و ... از جمله مفاهیمی هستند که در داستان‌های این‌کتاب وجود دارند.

عناوین داستان‌های این‌کتاب به‌ترتیب عبارت‌اند از: «عاشقانه‌ای در منهتن»، «پیمان‌شکن»، «اوسِیبل»، «پنهانی، خاموش»، «قتل شبه عمد»، «روسری» و «نگرانت بودیم».

در قسمتی از داستان «پنهانی، خاموش» می‌خوانیم:

صدای محنت‌زده‌ام کم‌کم به سکوت گرایید. درد فکم شدید شده بود. دکتر ورن دودلی مرا با شرم و حیا اشتباه گرفته بود و چون از شرم یک دختر خوشش می‌آمد به این نتیجه رسیده بود که از من خوشش می‌آید؛ با ستایش از پرونده تحصیلی‌ام که مثل دل و روده موجودی در حال تشریح روی میزش پخش شده بود و با قدردانی از توصیه‌نامه‌های درخشان معلمانم، مصاحبه‌ای را به پایان رساند و به من اطمینان داد که من دقیقا از همان جوانان متعهدی‌ام که دانشگاه برای بورس بانیان به آنان امید دارد. مصاحبه به پایان رسید: دکتر ورنر خودش را از روی صندلی گردان به‌زحمت بلند کرده بود، از آنچه تصور می‌کردم قدکوتاه‌تر و قوی‌هیکل‌تر بود. لبخند زد، لثه‌های صورتی‌اش را به نمایش گذاشت و به من بابت دریافت بورس تبریک گفت، امیدوار بودم بدانم که این بورس خیلی رقابتی است و فقط به بیست نفر از هزار و صد دانشجویی که وارد این دانشگاه می‌شدند تعلق می‌گرفت؛ فرم‌های نهایی پذیرش ظرف چند هفته به خانه‌ام ارسال می‌شد. تته‌پته‌کنان گفتم: «دکتر ورنر، شاید این‌که من بخواهم معلم بشوم یا این‌که بدانم چه هدفی برای زندگی دارم کاملا درست نباشد.»

این‌کتاب با ۱۵۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...