کتاب صوتی مجموعه داستان «قاشق چای‌خوری» به قلم هوشنگ مرادی کرمانی با صدای رضا بابک و شهین نجف‌زاده از سوی انتشارات نوین کتاب منتشر شد.

قاشق چای‌خوریم هوشنگ مرادی کرمانی رضا بابک

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ کتاب «قاشق چای‌خوری» که آخرین اثر هوشنگ مرادی‌کرمانی است و اردیبهشت سال گذشته روانه بازار نشر شد،‌ توسط «مؤسسه نوین کتاب» با صدای رضا بابک بازیگر تئاتر، سینما، تلویزیون و شهین نجف‌زاده گوینده و بازیگر سینما و تلویزیون شنیدنی شده است.

مجموعه‌ داستان «قاشق چای‌خوری» شامل 13 داستان با عناوین «باغِ کاکا»، «سه‌چرخه»، «قاشق چای‌خوری»، «شکلات»، «ستاره»، «نمک»، «پتوس بهرام، پتوس نگار»، «باباجان»، «سخت‌گیر»، «سیسمونی»، «خانه‌ خودم»، «عاروسو» و «پای بلند پنگوئن» است.

در بخشی از این کتاب آمده است: پیرمرد در کاغذی که به او داده بودند تا به سوال‌هایی جواب دهد، نوشته بود: «این ساعت سال‌ها به من گفته است: دیر شد، بجنب، کسی انتظار می‌کشد. باید این تابلو کشیده شود. جلسه شروع شد. ساعت بازدید نمایشگاه به پایان رسید. فیلم شروع شد. بانک تعطیل شد. نان تمام شد. نانوایی بست. نیمرو سوخت. یارو گذاشت رفت. بقالی بست. یارت رفت. رفیقت رفت. دکتر رفت. داروخانه بست. عمرت تمام شد. بیچاره‌ام کرد این ساعت، سال، شب و روز گفت و گفت. و هشدار داد. بس که گفت «دیر شد»، یادم نمی‌آید گفته باشد «حالا حالا خیلی مانده تا دیر شود. نگران نباش. سر فرصت برو، بدون دلهره به کارت به زندگی‌ات برس.» بگیریدش این موجود هشداردهنده‌ بی‌رحم را، و در قفسه‌ای شیشه‌ای نگه‌اش دارید از دستش خلاص شوم، ذله‌ام کرد.»

آهنگسازی این اثر را «رامین وطن‌نیا» برعهده داشته است.«قاشق چای‌خوری» با زمان هفت ساعت و 21 دقیقه در سایت «نوین‌کتاب» به نشانی novinketab.com و فیدیبو در دسترس علاقه‌مندان به کتاب گویا قرار گرفته است.

بشنوید:

کتاب «قاشق چای‌خوری» آخرین اثر هوشنگ مرادی کرمانی تاکنون است، که در اردیبهشت 98 منتشر شد و در مدت کمتر از چهارماه به چاپ پنجم رسید. نشر معین انتشار این کتاب را برعهده داشته است و حالا برای نخستین بار «نوین‌کتاب» این کتاب را شنیدنی کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...