پس از گذشت ۱۳ سال از درگذشت «نجیب محفوظ»، نویسنده نامدار مصری و برنده جایزه نوبل ادبیات،‌ یک موزه به مناسبت گرامی‌داشت این نویسنده در شهر «قاهره» ‌افتتاح شد.

به گزارش ایسنا به نقل از یورونیوز،‌ این موزه که «موزه نجیب محفوظ و مرکز خلاقیت»‌ نام دارد در حقیقت متعلقات کتابخانه شخصی «محفوظ»‌، اولین نویسنده عرب برنده جایزه نوبل ادبیات را در خود جای داده است.

 برنامه افتتاح این موزه که در حقیقت یک خانه بازسازی‌شده متعلق به سال ۱۷۷۴ است سال‌ها پیش مطرح شده بود،‌ اما مشکلات مالی و دیگر شرایط خاص مانع آن شده بود.

«ایناس عبدالدایم» وزیر فرهنگ «مصر» در مراسم افتتاح این موزه در روز یکشنبه بیان کرد:‌ «امیدوارم این مکان به یک مرکز مهم فرهنگی و جاذبه توریستی تبدیل شود.»

این ساختمان دوطبقه در نزدیکی منطقه‌ای که «‌محفوظ» در آن به دنیا آمده بود و الهام‌بخش بسیاری از داستان‌ها و شخصیت‌های این نویسنده بود، قرار دارد.

این موزه در کنار نمایش برخی از متعلقات شخصی و یادداشت‌های این نویسنده، یک سالن بزرگ از تمامی آثار «محفوظ» را که شامل ویرایش‌های قدیمی و جدید می‌شوند، چندین سالن سمینار،‌ یک کتابخانه شخصی و یک کتابخانه شامل تحقیقات و مطالعات انجام‌شده بر روی آثار «محفوظ» در خود جای داده است.

با این حال مدال نوبل ادبیات این نویسنده مشهور مصری که در سال ۱۹۸۸ به او اهدا شد در این موزه به نمایش گذاشته نمی‌شود و  همچنان توسط خانواده «محفوظ» نگهداری می‌شود.

«‌ام کلثوم» دختر «نجیب محفوظ» که در مراسم افتتاح این موزه حضور داشت از اتمام ساخت این موزه پس از سال‌ها انتظار  ابراز خوشحالی کرد.

محفوظ در سال ۱۹۸۸ موفق به کسب جایزه نوبل ادبیات شد و در سال‌های  ۱۹۵۶ و ۱۹۵۷ «سه‌گانه قاهره» را نوشت. او اولین نویسنده مصری و عرب‌زبانی بود که توانست جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کند.

چندی پیش نیز اعلام شد،‌ یک مجموعه داستان‌ کوتاه از «محفوظ» با عنوان «‌محله» پس از ۲۵ سال به چاپ خواهد رسید.

«گدا»، «کوچه مدق»، «خواب»، «جنایت»، «در گذر قصر»، «زیر سایبان»، «راه» و «وراجی روی نیل» از جمله کتاب‌هایی هستند که تاکنون از این نویسنده به زبان فارسی منتشر شده‌اند.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...