میلان کوندرا، نویسنده شناخته شده اهل چک و خالق رمان «شوخی»، کتابخانه و آرشیو شخصی خود را به یک کتابخانه در شهر زادگاهش در جمهوری چک اهدا کرد.

میلان کوندرا

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ میلان کوندرا، نویسنده 91 ساله اهل چک و خالق اثر «سبکی تحمل ناپذیر هستی» و دیگر آثار شناخته‌شده تصمیم گرفته کتابخانه شخصی و آرشیو خود را به یک کتابخانه عمومی در شهر زادگاهش در جمهوری چک و جایی که کودکی خود را در آن‌ سپری کرد اهدا کند.

مسئول کتابخانه موراویان در شهر برنو چکسلواکی؛ روز سه‌شنبه گفت که کل مجموعه و آرشیو متعلق به او در فصل پاییز از آپارتمان کوندرا در پاریس به این کتابخانه منتقل خواهد شد.

مجموعه اهدایی کوندرا شامل نسخه‌هایی از کتاب‌های کوندرا به زبان چکی و نیز به 40 زبان دیگر، مقاله‌هایی به قلم او و یا درباره او، نقد و انتقادها از آثارش، روزنامه‌های چاپی و عکس‌‌ها و نقاشی‌های او می‌شود.

مسئول کتابخانه گفت همه این مجموعه غنی در قالب‌های دیجیتال در دسترس عموم قرار خواهد گرفت.

لوبومیر زاورالک، وزیر وقت فرهنگ چک ضمن استقبال از این تصمیم کوندرا، این اقدام را یک «رویداد فرهنگی خارق‌العاده» توصیف کرد.

کوندرا در سال 1975 به دلیل فعالیت‌های سیاسی در کشورش و اخراجش از حزب کمونیست از چک‌اسلواکی به فرانسه فرار کرد و از آن زمان تاکنون در این کشور زندگی می‌کند. او مهم‌ترین آثارش را که شامل کتاب‌های «کتاب خنده و فراموشی، 1979»، «سبکی تحمل‌ناپذیر هستی، 1984»، «هنر رمان، 1986» و «جاودانگی، 1990» می‌شود در فرانسه به چاپ رساند.

در سال 1979 دولت وقت چکسلواکی تابعیت کوندرا را لغو کرد و آثار این نویسنده در زادگاهش ممنوع اعلام شد. کوندرا دو سال بعد موفق شد تابعیت فرانسوی بگیرد. با این حال در سال گذشته میلادی جمهوری چک تابعیت زادگاه کوندرا را پس از 40 سال به او بازگرداند و سفیر چک در فرانسه این اقدام را بازگشتی نمادین برای بزرگ‌ترین نویسنده جمهوری چک توصیف کرد و کوندرا نیز از این اقدام خرسند شد.

بسیاری از آثار بعدی او که کوندرا آن‌ها را به زبان فرانسوی نوشت هنوز به زبان چکی ترجمه نشده‌اند. ورا، همسر کوندرا به مسئول کتابخانه گفته که شوهرش با همکاری یک مترجم مشغول ترجمه اولین نسخه چکی رمان «جهالت» است که در سال 2000 منتشر شد.

کوندرا در حال حاضر در خانه‌‌اش در پاریس و در انزوای مجازی زندگی می‌کند. فقط گاهی به صورت ناشناس به کشورش سفر می‌کند و از هر نوع مصاحبه با رسانه‌ها نیز به شدت پرهیز می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...