هوشنگ مرادی‌کرمانی و کتابخانه‌های سیار روستایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان نامزدهای دریافت جایزه «آسترید لیندگرن» از سوی کانون معرفی شدند.

به گزارش ایسنا به نقل از  اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، هوشنگ مرادی‌کرمانی به عنوان نویسنده کتاب کودک و نوجوان و کتابخانه‌های سیار روستایی کانون پرورش فکری در بخش پروژه‌های ترویج کتاب‌خوانی برای سومین‌بار به عنوان نامزدهای این جایزه در سال ۲۰۲۰ معرفی شدند.

هیات‌های معرفی نامزدهای جایزه سال ۲۰۲۰ را از ایران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شورای کتاب کودک، موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودک و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان تشکیل می‌دهند.

جایزه یادبود «آسترید لیندگرن» به مناسبت بزرگداشت نویسنده سوئدی و یکی از پرطرفدارترین نویسندگان جهان از سال ۲۰۰۲ از سوی دولت سوئد بنیان نهاده شده است.

این جایزه به عنوان بزرگ‌ترین و گران‌ترین جایزه ادبیات کودکان و نوجوانان و دومین جایزه بزرگ ادبیات در جهان پس از جایزه هانس کریستین اندرسن است که نه تنها نویسندگان و تصویرگران بلکه قصه‌گویان، مروجان و نهادهای حوزه ادبیات کودکان و ترویج کتاب‌خوانی نیز می‌توانند به آن دست یابند.

این جایزه سالانه به یک یا بیش از یک هنرمند یا مروج صرف نظر از زبان و ملیت  اعطا می‌شود.

هدف از اهدای این جایزه تقویت و بالا بردن کیفیت ادبیات کودک و نوجوان و توجه بیشتر به حقوق کودکان در جهان است.

 بیش از ۶۰ کشور از سراسر دنیا در این مسابقه شرکت می‌کنند.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...