اسامی برندگان بخش‌های چهارگانه هشتمین جایزه کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور اعلام شد.

 جایزه‌ی غنی‌پور به گوساله‌ سرگردان رسید مجید قیصری

به گزارش فارس، احمد شاکری، با رمان «انجمن مخفی» برگزیده بخش برترین‌ رمان‌ با موضوع آزاد منتشر شده در سال 86 هشتمین جایزه کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور شد. در این بخش رمان‌های «قربانی باد موافق» نوشته محمد طلوعی، «مفید آقا» تالیف مرتضی کربلایی‌لو، «قاعده بازی» کاری از فیروز زنوزی جلالی و «کافه پیانو» نوشته فرهاد جعفری هم نامزد دریافت جوایز بودند.

همچنین مجید قیصری با رمان «گوساله سرگردان» برنده جایزه غنی‌پور در بخش رمان با موضوع دفاع مقدس شد. در این بخش کتاب‌های «آنا هنوز می‌خندد» نوشته اکبر صحرایی، «باران جنوب» نوشته علی‌الله سلیمی، «برخیز ای بخت خفته» نوشته اصغر استاد حسن معمار، «می‌خواهم یک نامه کوتاه بنویسم» نوشته شهریار عباسی و «ما از دوکوهه آمده‌ایم، اینجا غریبیم» نوشته مجید پورولی کلشتری رقیب «گوساله سرگردان» بودند.

در بخش مجموعه داستان‌، حسین مهکام با کتاب «عبور از بودن» برنده این جایزه شد. در این بخش مجموعه‌داستان‌های «سی‌امین حکایت سیتا» نوشته رضا مختاری، «ها کردن» نوشته پیمان هوشمندزاده، «آواز جان مریم» نوشته علی حسینی، «چیزی در همین حدود» نوشته بهروز آکره‌ای و «پشت سرت را نگاه کن» نوشته فارس باقری نیز از نامزدهای دریافت جوایز بهترین مجموعه داستان بودند.

جمشید خانیان و حمیدرضا شاه‌آبادی، به ترتیب با کتاب‌های «ناهی» و «لالایی برای دختر مرده» دو برگزیده بخش نوجوان هشتمین جایزه کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور هستند. کتاب‌های «پلو خورش» نوشته هوشنگ مرادی‌کرمانی و «بیوک آقا» نوشته یوسف خوش‌کلام در این بخش به عنوان نامزد دریافت جوایز مطرح شدند.

احمد بیگدلی، محمدرضا بایرامی و فرخنده حق‌شنو داوری آثار رسیده به این دوره از جایزه شهید غنی‌پور را بر عهده داشته‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...