دومین چاپ نمایشنامه «دوستان» [Friends] اثر کوبو آبه [Kōbō Abe] و ترجمه فردین توسلیان توسط کتاب فانوس منتشر شد. آبه در این نمایشنامه به نقد دوران کمونیست بودن خود پرداخته و البته سرمایه‌داری را نیز هجو می‌کند.

دوستان [Friends] کوبو آبه [Kōbō Abe]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات کتاب فانوس دومین چاپ نمایشنامه «دوستان» اثر کوبو آبه و ترجمه فردین توسلیان را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۱۰۱ صفحه و بهای ۲۰ هزار تومان منتشر کرد. نخستین چاپ این نمایشنامه سال گذشته (۱۳۹۸) با شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهای ۱۵ هزار تومان منتشر شده بود. این اثر از روی ترجمه انگلیسی آن به قلم دونالد کین به فارسی منتشر شده است. این اثر ۱۳ صحنه دارد و شخصیت‌های آن عبارتند از: دختر وسطی، مادربزرگ، پدر، مادر، پسر کوچک، پسر بزرگ، دختر بزرگ، مرد، دختر کوچک، پلیس میانسال، پلیس جوان، مدیر ساختمان، نامزد مرد و خبرنگار.

نمایشنامه «دوستان» مانند دیگر آثار کوبه آبه، اثری ابزورد است که پوچی زندگی مدرن را هدف قرار می‌دهد. آبه این اثر را با اقتباس از داستان کوتاهی به قلم خودش نوشت. این نمایشنامه برای نخستین بار در پانزدهم مارس ۱۹۶۷ در تماشاخانه کینوکونیای توکیو به کارگردانی ماساهیکو ناروسی روی صحنه رفت. بعدها نیز آبه این نمایشنامه را در قالب توری در ایالات متحده آمریکا به روی صحنه برد.

آبه در این نمایشنامه به نقد دوران کمونیست بودن خود پرداخته و بویژه زندگی اشتراکی را بسیار هجو می‌کند و البته از نقد سرمایه‌داری نیز نمی‌گذرد. آبه در دهه ۴۰ در ژاپن عضو حزب کمونیست بود و به همین دلیل نیز وقتی سال‌ها بعد در آمریکا در دوره دکتری دانشگاه کلمبیا درس می‌خواند، با توجه به لایحه مک کارتی، بسیار محدود شده بود. در همین دوران هم با دونالد کین، مترجم انگلیسی نمایشنامه «دوستان» و از شرق‌شناسان فعلی دانشگاه کلمبیا، آشنا شده و این مترجم بعدها چند نمایشنامه و رمان آبه را به انگلیسی ترجمه می‌کند.

فردین توسلیان، مترجم و پژوهشگر تخصصی فرهنگ و هنر آسیای شرقی است. نمایشنامه‌های «قتل غیرعمد» و «جوراب شلواری سبز» و رمان «کشتی ساکورا» هر سه از کوبو آبه، «قصه‌های مهتاب و باران» نوشته اوئدا آکیناری، «آفتاب و فولاد: دیدگاه‌هایی شخصی درباره هنر، عمل و مرگ معنوی» نوشته یوکیو میشیما و «نیروی شاعرانه: شعر پس از کانت» نوشته کوین مک لاکلین، از دیگر ترجمه‌های منتشر شده توسلیان است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...